مولوی در مثنوی معنوی در یکی از حکایتهای پند آموز خود بیتی دارد که جویندگان راه حق را اینگونه توصیف میکند:
"لنگ و لوک و چفته شکل و بی ادب / سوی او میغیژ و او را میطلب"
اگر مولوی اکنون زنده بود و برخی ثبت نام کنندگان انتخابات ریاست جمهوری را میدید احتمالا بیت مشابهی در مورد کسانی که این روزها در وزارت کشور در حال غیژیدن هستند میسرود!
من نمیدانم که این چه داستانی ست که هر چهار سال یک بار در موعد ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری اینهمه آدم مشکل دار از نظر فکری و روحی و روانی میآیند صف میکشند برای ثبت نام... حتما شما هم فیلمهای مصاحبه هایشان را که این روزها از رسانه های مختلف پخش میشود دیده اید... یکی رسما بیمار اسکیزوفرن است و ادعا میکند از جانب خداوند برای نجات ایران آمده و یکی دیگر شعار انتخاباتی اش آزاد کردن تریاک است... یکی کفن پوش میآید انگار که جشن هالووین است و دیگری وزارت کشور را با مهد کودک اشتباه گرفته و بچه کوچکش را آورده که ثبت نام کند... فقط داوطلب با لباس مرد عنکبوتی و بتمن کم داریم که بالماسکه کامل شود... جالب اینجاست رسانه های رسمی و حکومتی که استاد سانسور کردن هرچیز ضایع و ناهنجاری در رابطه با نظام هستند در این مورد خیلی «اُپن مایند» و با اسلوب «دانستن حق مردم است» عمل میکنند و رسالت اصلی شان میشود انعکاس صادقانه وقایع در وزارت کشور... حتی برخی گزارشگرها با طرح سوالهایی که آدم های سالم را هم عصبی میکند این بندگان خدا را آنتریک میکنند که اینها بیشتر قاطی کرده و با دوز بالاتری چرت و پرت بگویند و بیشتر اسباب خنده شوند... بعد همه اینها را ضبط میکنند و بی کم و کاست به عنوان مشتی نمونه خروار از وضعیت انتخابات ریاست جمهوری، روزی چند مرتبه در رسانه های مختلف نشان میدهند.
مطمئن باشید این دوربین ها و گزارشگرانی که میروند بین شرکت کنندگان نماز جمعه و یا راهپیمایی های دولتی چندین برابر این مقدار بیمار روانی و سوژه های غیر طبیعی شکار میکنند... منتهی خب طبیعتا جمهوری اسلامی اجازه پخش این تصاویر را نمیدهد و ما فقط گاهی که آرشیو تصاویر پخش نشده ی صدا و سیما به شکلی لو میرود و به اینترنت درز پیدا میکند گوشه ای از آنها را میبینیم... اما در مورد انتخابات ریاست جمهوری ظاهرا قضیه فرق میکند و پیدا کردن انسانهای خل و چل و مصاحبه با آنها و پخش آن در بخشهای مختلف خبری نه تنها ممنوع نیست که ظاهرا در دستور کار قرار دارد و در این مورد قرار نیست چیزی سانسور شود... سوال اینجاست که شرکت کننده ی خل و چل در راهپیمایی و یا در نماز جمعه با داوطلب خل و چل در وزارت کشور چه فرقی دارد که اولی ممنوع التصویر است و دومی واجب التصویر؟
میدانم خیلی هایتان پاسخ را میدانید... بله... آن دومی به ما نشان میدهد که چقدر فیلتر گذاشتن برای انتخابات خوب است و چقدر خوب است که در کشور عزیز ما این فیلتر پیش بینی شده است و چقدر عالی ست که عزیزانی در شورای نگهبان هستند که شبانه روز زحمت میکشند و با رد صلاحیت کردن چنین افرادی باعث میشوند که انتخابات ریاست جمهوری و کلا هر انتخابات دیگری تبدیل به «مسخره بازی» نشود و یک امر جدی باقی بماند.
البته نمایش و پوشش کامل این صحنه ها در ایام انتخابات یک خاصیت فرعی دیگر هم دارد و آن این است که کاندیداهایی که قرار است تائید صلاحیت شوند، هرچقدر هم از مخ تعطیل باشند و مزخرف بگویند، باز در برابر این عزیزان، افلاطون و فیثاغورث جلوه میکنند!
همین طور پیش برود چه بسا بهانه ای هم بشود که کلا ریاست جمهوری را تعطیل کنند و قال قضیه را بکنند... بالاخره مملکت مسخره بازی که نیست که هر چهار سال یک بار کلی «خل و چل» هجوم بیاورند به وزارت کشور برای تصدی این پست و اسباب زحمت و دردسر همه بشوند...
حالا کاری نداریم...ولی ظاهرا وجود این جماعت و هجومشان در این ایام به وزارت کشور انگار که همه جوره مایه خیر و برکت است برای نظام... خدا خیر بدهد به ایشان!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
شراگیم عزیز،
به گمانِ من، نکته آخر یادداشت ات دلیلِ اصلی این چگونگی ست. گرفتاری این حکومت در این باره، این است که از سویی به مردم بها نمی دهد و از سوی دیگر گرفتار این جمله معروف خمینی ست که گفت؛ "میزان رای مردم است." این نمایش های ساختگی،بخشی از کوشش حکومت در برچیدن بساطِ انتخابات است. شاید آن گونه هم که بظاهر خودجوش می آید، نباشد، چون نشانه هایی از برنامه ریزی و کارگردانی در آن گزارش ها می توان دید. ... بیشتر