پیام یونسی پور
بهصورت کامل، یک اعجوبه است. سال ۲۰۰۷ مجله تایمز، نامش را بهعنوان یکی از پنجاه مدیر برتر تمام اعصار، در تمام عرصهها معرفی کرد. تنها مردی است که امروز روی کره زمین قدم میزند که هم قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را تجربه کرده و هم جام قهرمانی باشگاههای آسیا را بالای سر برده؛ یک شاهکار مربیگری.
قرار است حالا در کارنامه مربیگریاش، حضور در ورزشگاه آزادی را هم تجربه کند. سری بزنیم به سال ۲۰۰۴ میلادی و وقتی تیم ملی آلمان برای کمک به زلزلهزدگان بم به ایران آمد. «یورگن کلینزمن» سرمربی ژرمنها بود. بعد از پایان بازی، کمی سنتشکنی کرد. هم در کنفرانس خبریاش زمانی غیرمتعارف تر از همیشه را برای سخنوری با خبرنگاران خرج کرد و هم در بازگشت به آلمان از ایران و جو ورزشگاه گفت.
«یورگن» دو جمله ماندگار در توصیف ورزشگاه آزادی دارد. یک بار در کنفرانس خبری بعد از بازی گفت: «به همه همکارانم توصیه میکنم یک بار در آزادی و مقابل این تماشاگران مربیگری کنند.» در آستانه آغاز جام جهانی ۲۰۰۶ هم گفت: «به من میگویند آیا بازیکنان شما برای بازیها (جام جهانی) استرس دارند؟ من فقط میخندم و پیش خودم میگویم تیمی که در ورزشگاه آزادی مقابل صد هزار ایرانی بازی کرده، دیگر دلیلی برای ترسیدن از جام جهانی نخواهد داشت.»
لیپی حالا در خانه ماست. درست در مرکز خوفناکترین ورزشگاه آسیا. سالی نیست که کنفدراسیون آسیا برای ورزشگاه آزادی از القابی هیجانی استفاده نکند. سال ۱۹۹۷ و در انتخابی جام جهانی، کنفدراسیون به آزادی لقب «جهنم» داد. فیفا سال ۲۰۱۱ نام «آزادی» را میان ۱۰ ورزشگاه ترسناک جهان گذاشت و هواداران ایرانی را «آتشفشان روشن آسیا» نامید. بهمنماه سال ۹۴ نشریه «مارکا» اسپانیا، اقدام به معرفی هفت ورزشگاه خوفناک جهان میکند. «مارکا» آزادی را پس از ورزشگاه ماکسیمیر زاگرب دومین ورزشگاه ترسناک جهان خواند و نوشت: «ورزشگاه آزادی وحشتناکترین استادیوم در آسیا است. ۹۸ هزار تماشاگر حاضر در آن برای حریفان بدترینها را آرزو میکنند.»
همین ورزشگاه، با تیمی که «کارلوس کیروش» ساخته، هولناکتر هم میشود. فقط به این دقت کنیم که ایران، تنها تیم آسیا است که هنوز هیچ گلی دریافت نکرده. هنوز شکست نخورده. فیفا امروز (شنبه) در صفحه رسمیاش نوشته که رقابت برای صعود بهعنوان نخستین تیم به جام جهانی روسیه، میان ایران و برزیل داغ شده. دو پیروزی میخواهیم برای صعود قطعی و بدون حرفوحدیث به جام جهانی. اما اولین سد را «مارچلو لیپی» میسازد. همان شاهکار مربیگری فوتبال جهان.
سال ۱۹۴۸ در «ویارجو» ایتالیا به دنیا آمد. از خانوادهای بهشدت فقیر، پرجمعیت و کارگری. مانند برادران و خواهرانش کار را از کودکی آغاز کرد، اما از ۱۹ سالگی، بهصورت حرفهای سراغ فوتبال رفت. با استخدام در باشگاه «سمپدوریا» بهعنوان لیبرو (در فوتبال سابق به دفاع میانی و پوششی گفته میشد) وارد دنیای بازیگری فوتبال شد. ۱۸ سال حضوری مداوم در خط دفاعی سمپدوریا داشت. نه اینکه بیاستعداد باشد، اما هرگز بازیکن قابلی هم نبود. به تیم ملی نرسید، موردتوجه بزرگان هم قرار نگرفت. اما وقتی کفشها را آویخت و مربیگری را آغاز کرد، دنیا به وجودش مدیون شد.
لیپی، یکی از نگارندههای تاریخ فوتبال دنیاست. یکی از مؤلفین «کاتاناچو» ایتالیایی. «کاتاناچو» را حتماً میشناسید. برادر ناتنی و بزرگتر «تیکی تاکا» که در ایتالیا متولد شد. سبکی هیجانانگیز و رسوخ ناپذیر از فوتبال دفاعی که در ایتالیا به دنیا آمد. «تیکی تاکا» اما کاملاً زاده زیباییهای فوتبال اسپانیا بود. بازی تکضرب، تهاجمی، روی زمین و ناب.
«کاتاناچو» بسان مافیای ایتالیاست. چیزی شبیه به آن دیالوگ تاریخی «پدرخوانده» که میگوید: «اگر اتفاقی برای پسرم افتاد، مثلاً صاعقه به او زد یا مأمور پلیس به او شلیک کرد یا خودش را حلقآویز کند، شما مسئول هستید.» کاتاناچو به حد همین دیالوگ، خوفناک، مرموز و مقتدر بوده. سبکی که توسط «هلنیو هررا» آرژانتینی در اینتر دهه ۶۰ بنا شد، اما ایتالیاییها ادامهاش دادند. سیاقی از فوتبال دفاعی، دفاعی و دفاعی برای پیروزی یک بر صفر.
لیپی مربیگری را با تیم جوانان سمپدوریا آغاز کرد. اولین حضورش بهعنوان مربی یک تیم حرفهای در تیم پونتهدرا در سری ب ایتالیا بود. در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی مربیگری تیمهای سیهنا، پیستویزه، کارارهسه، چزهنا، لوکهزه، آتالانتا و ناپل را تجربه کرد. وقتی با ناپل شگفتی ساخت و روی پله ششم سری آ نشست، راهی یوونتوس شد. در تورین، او به هرچه باید و میخواست رسید.
طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ میلادی، «مارچلو» برای «یووه» یک جام حذفی، دو سوپر جام ایتالیا، یک قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، یک قهرمانی سوپر جام اروپا و البته قهرمانی باشگاههای جهان را بهدست آورد. عنوانی نبود که دشت نکرده باشد. بعد به اینتر رفت، ناکام ماند و باز به یوونتوس برگشت. با تورینی ها بازهم به یک قهرمانی لیگ و دو سوپر جام ایتالیا رسید. تا فینال لیگ قهرمانان هم پیش رفت، ولی نایبقهرمان شد. همه این افتخارات برای آن که درهای تیم ملی به رویش باز شود کفایت میکرد. «مارچلو» سرانجام سال ۲۰۰۴ به تیم ملی رسید.
قهرمانی جام جهانی ۲۰۰۶ بزرگترین افتخار تمام ادوار مربیگریاش است. بعدازآن قهرمانی، تصویری خاص از او ثبت شد. درحالیکه دخانیات برای مربیان در ورزشگاه ممنوع بود، او پس از قهرمانی تیمش و وقتی که میخواست جام قهرمانی را از دست «فابیو کاناوارو» کاپیتان تیمش بگیرد، سیگار برگ در دست داشت.
بعد از بازی گفت که مربیگری را برای همیشه کنار گذاشته و این سیگار، نشانهای از وداع او با دنیای مربیگری است. آبان ماه همان سال در کنفرانس مربیان فیفا که با حضور مربیان تیمهای حاضر در جام جهانی آلمان در سوئیس برگزار شده بود گفت: «حسی بهتر از اینکه با قهرمانی جهان بازنشسته شوید وجود ندارد.» اما یک سال بعد، آن تصمیم را «احمقانهترین» تصمیم تمام ادوار زندگیاش خواند.
24 جون سال ۲۰۰۸ اعلام شد که لیپی دوباره سرمربی تیم ملی ایتالیا شده. سال ۲۰۱۰ بدترین نتیجه زندگیاش را با همان ایتالیای قهرمان در آفریقای جنوبی گرفت. در همان دور اول حذف شد. آنهم در گروهی که پاراگوئه، اسلواکی و نیوزلند حضور داشتند.
17 می سال ۲۰۱۲ خبرگزاری «شینهوا» رسماً اعلام میکند که لیپی با قراردادی به ارزش ۳۰ میلیون یورو در سال، برای مدت دو سال و نیم سرمربی باشگاه «گوانگژو» چین شده است. در فصل اول، با گوانگژو به دو قهرمانی لیگ و حذفی این کشور رسید. در چین به جام حذفی میگویند «جام داخلی». سال بعد او باشگاه چینی را سال بعد برای نخستین بار به فینال لیگ قهرمانان آسیا رساند و برای نخستین بار قهرمان آسیا کرد. بعد گفت از ادامه مربیگری در باشگاه خسته شده و میخواهد بهعنوان مدیر بالای سر تیم چینی باشد. چینیها «فیلیپه اسکولاری» نامدار را جانشین لیپی کردند.
اما در مورد «مارچلو» و زندگیاش بهعنوان مدیر میگفتند کاملاً در باشگاه نقش «پدرخوانده» را داشته. حتی گاهی در تدابیر تاکتیکی سرمربی برزیلی تیم هم دست میبرده یا خرید و فروشها هم زیر نظر داشته و فقط روی نیمکت نمینشست. گوانگژو با مدیریت لیپی و مربیگری اسکولاری، سال ۲۰۱۵ هم قهرمان آسیا شد.
چنین جواهری، کمی دیر اما اکتبر ۲۰۱۶ بهعنوان سرمربی تیم ملی چین انتخاب شد. چینی که بحرانزده و بدون پیروزی، داشت آخرین امیدهایش برای رسیدن به جام جهانی روسیه را زنده نگه میداشت. او اولین بازی را مقابل قطر بدون گل مساوی تمام کرد اما در پکن موفق شد کره جنوبی را یک بر صفر شکست دهد. حالا تیمش امیدوار شده به صعود. تیمی که با مربیگری او هنوز دروازهاش باز نشده.
روی کره زمین، فقط فعلاً یک نفر هست با نام کامل «مارچلو رومئو لیپی» که هم قهرمان جام جهانی بوده، هم قهرمان لیگ قهرمانان اروپا، هم قهرمان لیگ آسیا و هم قهرمان جام باشگاههای جهان. نمونهاش فعلاً نیست.
نبرد «کیروش» و «لیپی» خاصترین رویارویی آسیا است. بدون شک هر دو، بزرگترین و شهیرترین مربیان کنونی تیمهای ملی در آسیا هستند و البته هرکدام در روزگاری نسبتاً متفاوت از دیگری. «کیروش» بااقتدار در صدر است و مارچلو در پی روزنهای برای صعود. سه شنبه هشتم فروردینماه، در ورزشگاه آزادی (همان جهنم آزادی) میتوان دربی بزرگ مربیان را دید.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر