متاسفانه چندی ست که بین سربازان گمنام امام زمان در وزارت اطلاعات و سربازان بی نشان همین امام در اطلاعات سپاه، تنش و درگیری پیش آمده که باعث نگرانی شده است... از آنجا که ما طاقت دیدن اختلاف بین دو نهاد وابسته به امام زمان را نداریم میخواهیم جسارت کرده و پای خود را از گلیم خویش درازتر نموده و به شکلی این برادران را با هم آشتی بدهیم... البته شاید خواننده محترم بگوید که جنابعالی که به خاطر یک احضاریه به وزارت اطلاعات از کوههای شمالی کشور فرار کردی، در جایگاهی نیستی که بخواهی در این مورد دخالت کنی... این نگاه همان نگاهی ست که آن شیر درنده به آن موش ترسنده در «کلیله و دمنه» داشت ولی در نهایت گره مشکلات شیر وقتی که در تور صیاد گرفتار شده بود تنها به دندان همان موش چلغوز باز شد... پس الکی حرف نزنید و اجازه بدهید این عنصر کوچک و فراری کارش را انجام دهد.
اول از همه لازم است به عزیزان گمنام شاغل در هر دو سازمان بگویم که اختلاف همیشه در هر خانواده ای پیش میآید و اعضای یک خانواده ممکن است بر سر بعضی مسائل با هم اختلاف نظر پیدا کرده و کار به درگیری لفظی و یا حتی درگیری فیزیکی کشیده شود که آمار جنایات و قتل های خانوادگی خود مؤید این مطلب است... مهم این است که اعضای یک خانواده به قول معروف گوشت همدیگر را هم بجوند، استخوان هم را دور نمیاندازند... در نظام جمهوری اسلامی هم، همه ی مسئولین از یک خانواده هستند و طبیعتا اختلاف و درگیری هم طبیعی ست و پیش میآید و بزرگنمایی رسانه های معاند برای اینکه وانمود کنند در داخل نظام اسلامی «شکاف» وجود دارد پروپاگاندای تبلیغاتی ست... به لطف خدا نظام اسلامی به جز چند جا که «لب پَر» شده است و بخشی از بدنه نظام از نظام جدا شده و در زندان، حصر و یا تبعید به سر میبرند، در بدنه اصلی اش هیچ شکافی ندارد... یعنی کلا جنس نظام به گونه ایست که اصلا شکاف نمیخورد و فقط گاهی «لب پَر» میشود...! به هر شکل حالا وقت این حرفها نیست و ما میخواهیم به مساله مهم تری بپردازیم.
اختلاف بین اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات از آنجا شروع شد که سردار نجات جانشین رئیس اطلاعات سپاه آمد و دستگیری عبدالمالک ریگی و خنثی کردن یک حمله تروریستی را به مجموعه زیر نظر خودش نسبت داد...از آن سو وزارت اطلاعات یک بیانیه داد که از صفر تا صد این دو عملیات در وزارت اطلاعات انجام شده و ماجرا ربطی به اطلاعات سپاه ندارد... اطلاعات سپاه هم در واکنش به تکذیب ادعاهای خود با یک لحن خیلی بد و زننده ای اعلام کرد که اگر واقعا انقدر برای وزارت اطلاعات مهم است که دستاوردهای ما را به اسم خودش تمام کند ما حرفی نداریم و اصلا همه ش مال خودشان... یعنی با یک لحنی بیانیه دادند که از صد تا «خاک بر سرتان» هم بدتر بود.
حالا هم فعلا سکوت بین این دو نهاد امنیتی قدرتمند برقرار شده است و ظاهرا دو سازمان همدیگر را به شکلی «بلاک» کرده اند... اینکه واقعا دستگیری عبدالمالک ریگی کار اطلاعات سپاه بوده و یا وزارت اطلاعات البته مشخص نیست و هیچ بعید نیست که امروز و فردا «اطلاعات پاکستان» هم بیانیه بدهد و بگوید کل عملیات را خود ما انجام داده ایم و اوضاع از اینکه هست هم پیچیده تر شود... برای همین ما وارد این موضوع نخواهیم شد که واقعا دستگیری عبدالمالک ریگی کار کدام نهاد بوده است... ولی یک چیزی را میخواهم خیلی دوستانه خدمت هم بچه های وزارت اطلاعات و هم عزیزان اطلاعات سپاه عرض کنم... عزیزان من... خود عبدالمالک ریگی اگر میدانست دستگیری اش اینطور در دستگاههای امنیتی اختلاف ایجاد میکند خودش را زودتر از اینها به چنگ نظام میانداخت...نکنید این کارها را... حالا که البته این ماجرا گذشته و تمام شده... برای اینکه در آینده چنین مسائلی پیش نیاید راهش این است که هر کدام از شما تروریست و یا مجرمی را گرفتید سریع یک جای مشخص از بدنش را با آرم سازمان خود خالکوبی و یا داغ کنید... یا اصلا بعد از دستگیری به جای اینکه هی بزنیدش که همدستانش را لو بدهد اول یک اعتراف ویدئویی از او بگیرید که با زبان خودش بگوید توسط کدام نهاد و به چه شکل به دام افتاده... اینجور دیگر سوء تفاهم هم پیش نمیآید.
خود من البته عددی نیستم ولی اگر به دام افتاده بودم، اگر از من خواسته میشد همان روز اول مقابل دوربین میگفتم که شخصی به نام آقای مفیدی از وزارت اطلاعات با من تماس گرفت و گفت بیا اینجا با هم گپ بزنیم و من هم آمدم و همانجا در یک عملیات ضربتی دستگیر شدم... دیگر بعدها اطلاعات سپاه هم نمیتوانست روی من ادعایی کند! الان هم که فرار کردم و آمده ام ترکیه خب صراحتا میگویم که مقصرش وزارت اطلاعات و آقای مفیدی عزیز بوده که خیلی شُل و از سر رفع تکلیف با من برخورد کردند و فکر کنم اگر اطلاعات سپاه میخواست من را بگیرد کمی با تعصب تر و ضربتی تر عمل کرده بود.
حالا کاری نداریم... به عنوان برادر کوچک تر یک کلام بگویم و عرایضم را تمام کنم... با هم دوست باشید... چیزی که زیاد است و همیشه هم هست مجرم و متهم و تروریست و روزنامه نگار و فعال اجتماعی و وبلاگ نویس و کاربر فضای مجازی... این دوستیها و رفاقتهاست که تکرار نمیشود... بروید روی همدیگر را ببوسید و از دل هم در بیاورید... منبعد هم به قول معروف مال خودتان یا متهم خودتان را سفت بچسبید و همدیگر را متهم به متهم دزدی نکنید.
والعاقبه للمتقین!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر