سعید آگنجی
رد صلاحیت رئیس جمهوری که بر مسند قدرت است تا کنون از دوران هاشمیرفسنجانی تا کنون در جمهوری اسلامی رخ نداده است. حتی با توجه به اینکه محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق در دوره اول ریاست جمهوری رویدادهای بزرگی مانند حوادث کوی دانشگاه را پشت سرگذاشت اما برای دور دوم نیز تائید صلاحیت شد. اما بحث ردصلاحیت روحانی از ماههای گذشته توسط جریان تندرو کلید خورده است.
اولین بار الیاس حضرتی نماینده تهران در مجلس ۵ ماه پیش، از برنامهای سازماندهی شده توسط جریان تندروها برای ردصلاحیت روحانی خبر داد.
این موضوع در طول ماههای گذشته توسط رسانههای نزدیک به جریان تندروها پرورش پیدا کرد تا اینکه اعضا شورای نگهبان هم ورود پیدا کردند و در هفتههای گذشته عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان و نجات الله ابراهیمان عضو این شورا در اظهارنظرهای جداگانه تاکید کردند که رئیسجمهور مانند دیگر کاندیداها است و هیچ تضمینی وجود ندارد که صلاحیتش تائید شود.
محمدرضا باهنر نماینده سابق تهران که از اصولگرایان سنتی است، هفته گذشته در مصاحبهای به این موضوع اذعان داشت: «عدهای به دنبال ردصلاحیت روحانی هستند و از این طریق میخواهند روحانی را از صحنه رقابت حذف کنند، اما روحانی تاییدصلاحیت خواهد شد.»
سخنان باهنر همچنین در رابطه با موضوع ردصلاحیت بیانگر شکاف عمیق بین جریان اصولگرایان سنتی و تندروها نسبت به موضعگیری علیه دولت است. باهنر تیر ماه امسال در مصاحبهای بیان کرد: امکان حمایت اصولگریان از روحانی وجود دارد اما برای حمایت از او یک شرط مهم داریم و باید عملکرد دولت در ماههای باقی مانده را بررسی کنیم.
با این وجود، اینکه حتی سیاستمداران اصولگرا نیز اذعان دارند سناریویی جهت ردصلاحیت رئیسجمهور وجود دارد، هشداری برای روحانی است. روحانی در آخرین نشست خبری در پاسخ خبرنگاری تنها به این اکتفا کند که "ما را با شوراینگهبان در نیاندازید و ما رابطه خوبی با این نهاد داریم". روحانی به خوبی میداند دامن زدن به چنین بحثهایی باعث بروز تنش خواهد شد.
سناریو ردصلاحیت رئیس جمهور هنوز با موانع بسیاری روبرو است و یکی از موانع تفاوت دیدگاهی جریان اصولگریان سنتی و تندروها نسبت به روحانی است. ضمن اینکه این بحث نشان میدهد در دوره آتی اصولگریان بار دیگر نمیتوانند به اجماع حول محور یک کاندیدا مشخص برسند.
اصولگرایان تندرو به خوبی میدانند به دلیل پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان، توان رویارویی انتخاباتی با کاندیدایی که از سوی آنها حمایت میشود را ندارند به همین دلیل از هر ابزاری برای حذف کاندیداهای مورد حمایت این جریان استفاده میکنند و تنها راه حذف روحانی را عنوان کردن بحث ردصلاحیت میدانند.
اما به دلیل نفوذ این جریان در حاکمیت بخصوص در شورای نگهبان نمیتوان خطر ردصلاحیت روحانی را منتفی دانست. اصلاحطلبان هم نسبت به این موضوع آگاه هستند و به همین راه حل دومی را در نظر گرفتند و بحث کاندیدای حمایتی را عنوان کردند که در صورت ردصلاحیت روحانی بتوانند کاندیدای دیگری را جهت حمایت در انتخابات داشته باشند.
احتمال فشار تندروها برای به نتیجه رساندن ردصلاحیت روحانی کم نیست ولی هزینه این اقدام زیاد است. ردصلاحیتی چهرهای مانند روحانی که همیشه در عالیترین مناصب سیاسی و امنیتی از سوی رهبری قرار داشته، بیانگر این موضوع است که شکاف سیاسی میان چهرههای اصلی نظام جمهوریاسلامی بسیار زیاد شده و خطر درگیر داخلی میان جناحهای سیاسی را به شدت افزایش میدهد.
بخش های اصولگرا و تندروی حکومت هرچند که قدرت نظامی را در اختیار دارند اما از پایگاه و مقبولیت اجتماعی مانند جناح مقابل برخوردار نیست، ضمن اینکه اقتدارگرایان به شدت ترس از دست دادن قدرت را نیز دارند و ردصلاحیت چنین چهرهای و دامن زدن به شکاف میان حکومت و جامعه یک نوع آتشبازی سیاسی است.
ردصلاحیت روحانی همچنین بیانگر تصمیم قاطع حاکمیت جهت حذف هرگونه تفکر مخالف و تک صدایی کردن قدرت است. برخی هم اعتقاد دارند روحانی چهرهای همانند محمد خاتمی نیست که سکوت اختیار کند و این موضوع، امکان به وجودآمدن تنش سیاسی در داخل را بسیار محتمل میکند. به همین دلیل، حاکمیت به احتمال بسیار برای پرهیز از تنش مجدد در جامعه و ایجاد شکاف بیشتر بین نیروهای نظام دست به چنین اقدامی نخواهد زد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر