من فکر میکنم یک پیرمرد 82 ساله که حداقل چهل سال آخر عمر خود را در هوای آلوده تهران تنفس کرده است، زنده ماندنش تا آن سن بیشتر باید باعث شک و سوء ظن بشود تا مردنش...! اما خب الان همه صحبت از «مرگ مشکوک» هاشمی میکنند و در فضای حقیقی و مجازی عده ای با الهام گرفتن از شخصیتهایی مانند خانم مارپل و هرکول پوآرو دوره افتاده اند که از مرگ مشکوک هاشمی رمزگشایی کنند... در این میان بعضی فعالان رسانه ای لیگ دسته دوی اپوزسیون هم شده اند جعبه سیاه لحظات پایانی عمر هاشمی که با استفاده از منابع موثقی که در داخل ایران دارند (و البته طبیعتا نمیتوانند این منابع را معرفی کنند!) از دقایق پایانی عمر هاشمی و چگونگی کشته شدنش گزارش میدهند... البته منابع موثق ایشان قاعدتا خودشان باید قاتلان هاشمی رفسنجانی باشند چون طبیعتا به غیر از خفه کنندگان هاشمی، کسی در صحنه جرم حضور نداشته است که از چگونگی کار گزارش بدهد... حالا کاری نداریم... ان شاء الله این فعالان لیگ دسته دو اپوزسیون با این کارها بیشتر دیده شوند و معروف شوند و به امید خدا به لیگ برتر اپوزسیون صعود کنند...!
من در این نوشته میخواهم بدون نیاز به «منابع معتبر مجهول الهویه» و اظهارات کیلویی و بدون سند و مدرک، به شما و یا بهتر بگویم به مسئولین مملکتی چند روش درست و اصولی را برای رمزگشایی از مرگ آیت الله/حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی پیشنهاد نمایم.
روش اول – احضار روح
مسئولین عزیزمان اگر واقعا به روح اعتقاد داشته باشند باید در اسرع وقت و تا روح هاشمی زیاد اوج نگرفته است، تعدادی از کاردرست ترین و خفن ترین احضار کنندگان روح را استخدام کنند و بنشینند دور یک میز و یک احضاریه برای روح مرحوم ارسال کرده و از او بخواهند که هرکجا که هست گِرد کند و برگردد و وقتی که روح در محل حضور پیدا کرد آنگاه میشود از او پرسید که خداوکیلی خودش سکته کرده است یا سرش را کرده اند زیر آب...؟ البته از آنجا که آقای هاشمی همیشه شخصیتی مصلحت اندیش بوده اند و حفظ حکومت و مصالح نظام همیشه برایشان در اولویت بوده، ممکن است بعد از مرگ هم تغییر رویه نداده و روح ایشان بنا به برخی ملاحظات و مصالح، حقیقت را کتمان کرده و به دروغ اعلام کند که خودش سکته کرده...اگر واقعا اینجور باشد که باید روح را با سلام و صلوات دوباره راهی آن دنیا کرده و مرگ را طبیعی اعلام نمائیم... دیگر وقتی مقتول خودش راضی ست که مرحوم خطابش کنند، ما چرا کاسه داغ تر از آش بشویم؟
روش دوم – قاتلان در آئینه
ژول ورن علاوه بر کتابهای علمی – تخیلی گاهی هم کتابهای جنایی مینوشت... یکی از این کتابها که وقتی من نوجوان بودم آن را خواندم کتاب "قاتلان در آئینه" بود...کل داستان کتاب این بود که کسی به قتل میرسد و همه به دنبال قاتل هستند... ولی قاتل هیچ رد پایی از خودش به جا نگذاشته بود... در آخر کتاب بر حسب تصادف کسی میرود که چشمهای میت را که همینجور روی زمین مانده بوده ببندد که متوجه میشود تصویر چهره قاتل روی شبکیه چشم مقتول نقش بسته است... ژول ورن معتقد بود از نظر علمی آخرین تصویری که فرد قبل از مرگ میبیند تا چند وقت روی شبکیه چشم (مثل اثر نور روی فیلم عکاسی) باقی میماند... الان هم تا دیر نشده باید مرحوم نبش قبر شود تا مشخص شود آخرین چیزی که روی شبکیه چشم ایشان ثبت شده است چه بوده... چه بسا خود معظم له که انقدر کینه ای هستند با دستان خودشان یا بهتر بگویم با دست خودشان هاشمی را خفه کرده باشند و تصویر باقیمانده روی شبکیه چشم مرحوم، کلوزآپی از معظم له باشد که دارد زور میزند!
(ولی خدایی ژول ورن هم یکدفعه نمیدانم چرا از فاز داستانهای علمی – تخیلی (که الحق هم خیلی خوب مینوشت)، شیفت کرد روی فاز داستانهای تخ*ی – تخیلی... من نمیدانم چه اصراری داشته داستان جنایی بنویسد...؟ هرچه بود کتاب مسخره ای بود... از همان دوران نوجوانی این حرف سر دلم مانده بود و میخواستم بگویم... الان راحت شدم!)
روش سوم – بازگشت قاتل به صحنه جنایت
گفته شده است که قاتل همیشه به صحنه جنایت خود بازمیگردد... بهترین کار این است که رفت و آمد به استخر کوشک (در نزدیکی مجموعه سعد آباد) زیر نظر گرفته شود و اگر فرد یا افراد گولاخی وابسته به سپاه پاسداران و یا بیت رهبری به آن استخر مراجعه کردند، بلافاصله دستگیر شده و مورد بازجویی های فنی قرار بگیرند... ان شاء الله اگر بازجویی درست و فنی و اصولی صورت بگیرد اعتراف خواهند کرد که قاتل هستند.
ما وظیفه خود را در این موقعیت حساس کنونی انجام دادیم... اگر به توصیه های کارشناسانه ما وقعی گذاشته شود که به امید خدا معمای مرگ مشکوک اکبر هاشمی رفسنجانی نیز حل میشود ولی اگر وقعی بر ما و نظراتمان نهاده نشود، متاسفانه ماجرای قتل اکبر نیز مثل ماجرای قتل بروس لی تبدیل به افسانه شده و فقط این وسط یک عده روزنامه نگار از لیگ دسته دو با سوء استفاده از خلاء اطلاعرسانی شروع میکنند از قول منابع آگاه! خبرهای آنچنانی جعل کردن، که نه به نفع نظام است و نه به نفع اپوزسیون لیگ برتری...!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر