اگر خاک فرسایش مییابد، اگر گونههای گیاهی و جانوری منقرض میشود، اگر مردم ناچارند خودروهای آلاینده بخرند، اگر آب و خاک و هوا آلوده است، اگر ریزگردها سلامت ایرانیان را تهدید میکند، اگر زباله همه جا را پوشانده است، اگر زمینخواری و کوهخواری رواج یافته است، اگر فاضلاب تصفیه نمیشود، اگر تالابها خشک شدهاند، اگر دریاچه سدها پر از رسوب است، یک نسخه دولتی-حکومتی برای درمان همه این دردها وجود دارد و آن فرهنگسازی است.
«فرهنگسازی» عبارت عجیبی است که هم بار کاستیهای موجود را به دوش میکشد و هم برای عدهای خاص، پول و شهرت به ارمغان میآورد. اینک به بهانه همین فرهنگسازی قرار است سال آینده جشنواره موسیقی سبز در نخستین روز اردیبهشتماه همزمان با روز جهانی زمین برگزار شود. جشنوارهای پنج روزه که بنا به اظهار نظر برگزارکنندگان آن قصد دارد فرهنگ زیستمحیطی ایران اسلامی را اعتلا دهد. به نوشته وبسایت این جشنواره با برگزاری این مراسم قرار است «کشورمان به گرانیگاه دغدغههای زیستمحیطی در جهان» بدل شود. جشنواره موسیقی سبز به همت دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست راهاندازی شده است. اما معلوم نیست، نقش نهادهای مدنی و تشکلهای زیستمحیطی در این ارتباط چیست و سازمانهای مردمنهاد از این جشنواره چگونه بهرهمند میشوند؟ طبیعت، محیطزیست و مردم ایران از این جشنواره چه سودی نصیبش خواهد شد؟
بنا به نوشته وبسایت این جشنواره، شهرداد روحانی، اردشیر کامکار، همایون شجریان، سید عباس سجادی، هنگامه اخوان، هانا کامکار و مدیران سازمان حفاظتمحیط زیست اعضای شورای سیاستگذاری نخستین جشنواره موسیقی سبز هستند. در این وبسایت پر از غلط که حتی تهدیدی است برای زبان فارسی، دبیر نخستین دوره جشنواره سید محسن روحانی معرفی شده است. حال آن که بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا چند ماه پس از انتشار خبر برگزاری جشنواره، دبیری آن به عهده فرهاد هراتی، خواننده ترانههای سفارشی برجام، گذاشته شده است. هراتی در اینباره به ایسنا گفته است: «با من تماس گرفتند و گفتند آقای روحانی استعفا کرده و نمیخواهد در این جشنواره باشد. آنها از من خواستند در این زمینه قبول مسئولیت کنم و از آنجا که محیط زیست دغدغه خودم بود، این مسئولیت را قبول کردم.»
هنرمندی که دغدغههای واقعی زیستمحیطی داشته باشد، در این «فرهنگسازی» و جشنواره عوامفریبانه شرکت نخواهد کرد، تنها به این دلیل واضح که هزینههای میلیاردی برای راهاندازی این جشنواره و دستمزد اهل فن و هنر، میتواند گوشهای از میراث طبیعی ایران را نجات دهد. هنرمند* علاقمند به محیطزیست بیتردید این نکته ساده را درک میکند و از دریافت دستمزدهای چندین میلیون تومانی یا مشارکت در تبلیغات حکومتی که هیچ حاصلی برای محیطزیست و مردم ندارد تن میزند.
اخبار غیر رسمی حکایت از آن دارد که قرار است آهنگسازی معتبر برای ساخت یک سمفونی از سازمان محیطزیست دستمزدی چند صد میلیونی دریافت کند. برگزارکننده این جشنواره، یعنی دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیطزیست بودجه لازم برای برگزاری این مراسم را اعلام نکرده است. در عین حال بعید به نظر میرسد همه هزینههای این جشنواره از طریق فروش بلیط تامین شود. مخاطب جشنواره موسیقی سبز فقط میتواند جامعه متوسط شهری (تهراننشین) باشد و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، تعدادی رای نیز جمع کند. هنوز برگزارکنندگان اعلام نکردهاند هدف قرار دادن این گروه از مردم چگونه میتواند به حفظ طبیعت بیانجامد.
در شرایطی که زیستگاههای کشور یکی بعد از دیگری ویران میشود، مناطق حفاظت شده، تالابها و گونههای جانوری رو به نابودیاند، آلودگی هوای شهرها به اوج خود رسیده، وضعیت معیشتی محیطبانها مطلوب نیست، هفت میلیون روستایی آب شرب ندارند و سفرهای زیرزمینی خالی شده، هزینه کردن برای برگزاری این جشنواره (حتی اگر مبلغی اندک باشد که نیست)، خیانتی آشکار به ایران و ایرانیان است.
آیا برگزاری یک جشنواره پنجروزه میتواند سرعت نابودی محیطزیست را کاهش دهد؟ آیا با اجرای موسیقی و ساخت آهنگهای جدید میتوان حتی برای یک لحظه امیدوار بود سلامت شهروندان که به دلیل نابودی طبیعت به خطر افتاده، کمتر در معرض تهدید قرار بگیرد؟ آیا راهی وجود دارد که تا دیرنشده فعالان عرصه موسیقی را از مشارکت در این خیانت بزرگ برحذر داشت و آنان را به همراهی برای حفظ محیط زیست کنار مردم دید؟
*هنرمند: واژهای است بسیار ارزشمند که نمیتوان آن را به هر کس که در عرصهای هنری فعالیت میکند نسبت داد. هنرمند، با درک روح زمانه خود، همراه مردم و برای مردم گام برمیدارد. آنان که به نام مردم یا محیطزیست، از راه هنر دست به کاسبی میزنند نه هنرمند که کاسبان عرصه هنرند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر