پدیدهای جدید است؛ لم داده روی مبل یا دراز کشیده زیر پتو اما در حال مبارزه و انجام وظایف شهروندی. این روش نوین مبارزه بیاثر را غربیها، اسلاکتیویسم (Slacktivism)* میگویند و در ایران هنوز معادل درستی برای آن ساخته نشده است. این واژه در ویکیپدیای فارسی ترجمه شده: مبارزه از زیر لحاف.
اسلاکتیوسم به معنای فعالیت مفرط در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است که در نهایت فرد فعال، احساس میکند در یک زمینه عمومی مثل تلاش برای آزادی زندانیان بیگناه یا حفاظت محیطزیست، مشارکتی جدی داشته است. افرادی که به هنر اسلاکتیوسم آراستهاند در میدان عمل حضور کماثری دارند. انرژی و وقتشان را جای دیگری صرف میکنند و مسئولیت دیگری برای خود قائل نیستد. برخی فعالان سیاسی متعقدند یکی از دلایل مهم شکست جنبش مردمی در سال ۸۸ کشیده شدن مبارزه مردم از خیابانها به خانهها و پشت کامپیوترها بود و اکتیویستها جای خود را به اسلاکتیویستها دادند. پژوهشگران رشتههای گوناگون نظیر جامعهشناسی، روانشناسی و حتی علوم رایانه همچنان در پی شناخت و بررسی بیشتر این پدیده نوظهر هستند.
در حوزه محیطزیست نیز اسلاکتیویسم رواج چشمگیری یافته است: دست به دست کردن عرضحالها و دادخواستها (Petition)، امضا جمع کردنهای اینترنتی، مجیزگویی، انگ زدن، هتاکی، بحث و مجادلههای بیپایان، لعن و نفرین شکارچیان، فحاشی به شکاردزدها، دشنام به آزاردهندگان جانوران، اظهار فضلهای مکرر بدون مبنای دقیق علمی و عملیاتی.
در ایران حتی اسلاکتیوسم را تبلیغ و ترویج میکنند؛ کسانی که به عنوان مثال معتقدند باید هزینه شکارچی بودن را افزایش داد و هر تخریبی را به اینان نسبت میدهند. این مروجان مبارزه از زیر لحاف، خود در برابر خبر واگذاری زمینهای مناطق حفاظت شده یا تخریب سازمانیافته طبیعت سکوت میکنند و حتی در مواجهه با شکارچیان در فضای حقیقی، یک سره حرف خود را پس میگیرند و منکر نوشتهها و گفتههای خود میشوند.
اسلاکتیویسم بدخیم
شاید بتوان نوع بدخیمی نیز برای این پدیده نوظهور در ایران تعریف کرد: فعالیتهای بیاثر در فضای حقیقی. گروهها و تشکلها و انجمنهایی در عمل برای حفظ محیطزیست، مذبوحانه تلاش میکنند اما راه به جایی نمیبرند. شاید به این دلیل که مسیر غلطی را انتخاب کردهاند. یکی از این روشهای کماثر، جمعآوری زباله از دامان طبیعت است. هر چند در نگاه نخست این فعالیت، کاری است شایسته و میتواند کسانی را خشنود کند که به «فرهنگسازی» دل دادهاند، اما در عمل و در دراز مدت، ثمری جز ناامیدی نخواهد داشت. به عبارت دیگر، کسانی در حوزه عمل، وارد صحنه میشوند، آستینها را بالا میزنند اما از یک طرف بار مسئولیت را از دوش سازمانهای متولی بر میدارند و از سوی دیگر پس از مدتی تلاش، با وجود احساس رضایت موقتی از آنچه انجامدادهاند، ناامیدی به دلیل عدم دستیابی به تغییری بنیادین از راه میرسد.
تغییرات اقلیمی جهان را تهدید میکند و در این ارتباط ایران یکی از ده کشور نخست جهان است، زیستگاههای ایران در حال از دست رفتن است و هزاران نفر در سال بر اثر آلودگی هوا میمیرند، خشکیدگی به اوج خود نزدیک میشود و بیآبی به شورای عالی امنیت ملی راه مییابد، در چنین شرایطی فعالیتهای نمادینی مثل آشغال جمع کردن و اتکا به «فرهنگسازی» اگر مطلقا بیاثر نباشد آن چنان کماثر است که تفاوت چندانی با اسلاکتیویسم در فضای مجازی ندارد و میتوان نام آن را اسلاکتیوسم بدخیم نامید.
سابقه حفظ محیطزیست در جهان نشان میدهد، همواره مردم و تشکلهای محیطزیستی متولیان امر را به حفظ محیط زیست مجبور کردهاند. موثرترین راه برای حفظ و نجات ایران، درخواست از مسئولان و نمایندگان انتخابی است. گروههای علاقمند به آینده ایران باید تغییر وضعیت محیطزیست را از کسانی مطالبه کنند که با رای مردم به پست و مقام رسیدهاند. بیعملی مردم و گروههای محیطزیستی و عدم پیگیری مطالبات باعث میشود روند موجود ادامه یابد و سراسر ایران به نابودی کشیده شود.
*این واژه از ترکیب دو کلمه Slacker (کسی که از انجام وظیفهاش شانهخالی میکند) و Activism (فعالیت به قصد تغییر) به دست آمده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر