باید واقعیت را پذیرفت. چارهای نیست، جز پذیرش دائمی آلودگی هوا و کنار آمدن با مرگهای ناشی از آن. باید قبول کرد که همه دولتها با هر گرایش سیاسی و نگرش اقتصادی در حل مساله آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ ناتوان بودهاند. سه سال قبل رییس سازمان محیطزیست به این درماندگی اعتراف کرد اما گفتههای او را به حاشیه کشیدند.
معصومه ابتکار، بهمن ماه ۹۲ در شورای شهر تهران گفت که راه حل سریع آلودگی هوا، ترک پایتخت است. همین جمله نشان میداد که این دولت نیز، همچون دولتهای قبلی، در حل معضل آلودگی هوا عاجز است. چند روز بعد رییس دستگاه محیطزیست، ضمن تکذیب حرفهای خود تلاش کرد توجیه کند حل مساله آلودگی هوا نیازمند زمان است.
وضعیت آلودگی هوا در پاییز و زمستانِ سالهای ۹۲، ۹۳ و ۹۴ هر چند ایدهآل نبود اما به دلیل شرایط جوی میزان روزهای خطرناک و ناسالم، آن قدر کاهش داشت که رسانهها فعالیتهای دولت را در کاهش آلودگی هوا تبلیغ کنند. این تبلیغات از سوی مخالفان سیاسی دولت بیپاسخ نماند و پیوسته با اتکا به وضعیت هوای تهران، به قوه مجریه و سازمان محیطزیست حمله میکردند.
در پاییز ۹۵ اما شرایط جوی چندان با دولت همراه نبود. میزان آلایندههای هوا به اوج خود رسید. به گفته حبیب کاشانی، عضو شورای شهر تهران در مهر و آبان امسال ۴۱۲ نفر بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست دادند. در حالی که اعلام عزای عمومی میتوانست ادای احترامی باشد به خانوادهها جان باختگان، سعید متصدی معاون سازمان محیطزیست مقابل خبرنگارن نشست و به جای توضیح کمکاریهای ۲۰ سال اخیر، گفته است که آلودگی هوا از ۴۵ سال پیش وجود داشته و عدهای معلومالحال آب به آسیاب دشمن میریزند.
پذیرش دردناک واقعیت
قانون نحوه جلوگیری آلودگی هوا در اردیبهشت ۱۳۷۴ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. بعد از گذشت ۲۱ سال و روی کار آمدن شش کابینه مختلف، آلودگی هوا یکی از تهدیدهای جدی شهروندان در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران به شمار میرود. بنا به گفته مقامهای مسئول، سالانه در ایران ۴۵ هزار نفر بر اثر آلودگی هوا میمیرند. خودروهای نامرغوب و غیراستاندارد داخلی به همراه خودروهای بُنجل چینی و بنزین آلاینده از مهمترین دلایل آلودگی هوای شهری مثل تهران است.
همه دولتهایی که همزمان با تصویب قانون مذکور یا پس از آن اداره کشور را به عهده داشتند، با خوروسازان داخلی مماشات کرده و با رانتهای کلان، به این صنعت فرسوده و آدمکش باج دادهاند. سال پیش وقتی کارزار «خرید خودروی صفر، ممنوع» راه افتاد، وزیر صنعت، معدن و تجارت آن گروه از مردم را خائن و ضدانقلاب نامید که نمیخواستند خودروی غیراستاندارد و مستعمل (و در ظاهر نو) بخرند. پس از این اظهارات وزیر بود که دولت با وام ۲۵ میلیونی، کمر کمپین مردمی را به نفع صنعت رانتی خودروسازی شکست. تخصیص این وام خود نشانه دیگری است از عدم موفقیت برنامههای کنترل آلوگی هوا در شهری مثل تهران.
خودروهای آلاینده و غیراستاندارد فقط از طریق ایجاد آلودگی هوا جان ایرانیان را نمیگیرند. سال پیش ۲۴ هزار مرگ بر اثر تصادفات جادهای به ثبت رسید. گزارشهای مختلف رسانهها نشان میدهد بخش عمدهای از این حوادث جادهای بر اثر نقص فنی خودروها رخ میدهد.
بدین ترتیب، در ایران سالانه حدود ۷۰ هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم یا بر اثر تصادف جادهای و یا به دلیل آلودگی هوا جان میبازند که مهمترین دلیل آن، خودروهای غیراستاندارد است. از زمان تصویب قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، نه تنها اقدام درخوری برای کنترل فعالیتهای منفعتطلبانه صنایع خودروسازی در ایران انجام نشده که درست برعکس، وام ۲۵ میلیون تومانی خرید خودرو، باجی است که دولت به خودروسازان داده میشود تا ایرانیان بیشتری را به آغوش مرگ بغلتانند. باید به مرگ دسته جمعی و هوای آلوده عادت کرد و دم نزد. وقتی هر نقد و اعتراضی با برچسب «معلومالحال» و «ضد انقلاب» پاسخ میگیرد نمیتوان انتظار داشت آسمان شهری چون تهران، آبی شود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر