محمد تنگستانی
یک روز بعد از عدم اجازه برگزاری مراسم بزرگداشت داریوش فروهر و پروانه اسکندری، فرزند بزرگ آنها پرستو فروهر برای جواب به پارهای از سوالات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای شهید مقدس در زندان اوین
رفت. این نویسنده، هنرمند و فعال حقوق بشر مقیم آلمان در گفتوگو با ایرانوایر نسبت به اولین جلسه بازجوییاش در دوم آذرماه میگوید: «در جلسه اول، یک سری سؤالات کلی در مورد شغل، تحصیل و چگونگی زندگی من پرسیدند. که فکر میکنم جنبه آشنایی داشت. گمان میکنم طرح این سؤالات برای آشنایی قاضی پرونده با من بوده است. احتمالاً جلسه بعد که شنبه هفته آینده است برگزار شود اتهامات و یا اتهام و مسیر این پرونده مشخص میشود. به من گفتند کارشناسی که پرونده را تهیهکرده و به قاضی داده است در جلسه دوم حضور خواهد داشت. هنوز خودم پروندهام را ندیدهام و خبری ندارم. در جلسه اول هیچ پرسش وجود نداشت که حتی من بتوانم حدس بزنم موضوع این پرونده چیست. نه تنها از پرونده خبر ندارم بلکه اسم قاضی را هم نگفتند و نمیدانم.»
در سالهای گذشته پرستو فروهر صدایی بلند و معترض، نبست به عدم دادرسی عادلانه به روند برسی دادگاه قربانیان سیاسی دهه هفتاد بوده است. هجده سال پیش وزیر کار در دولت مهدی بازرگان، داریوش فروهر و همسرش پروانه اسکندری در منزلشان توسط مأمورین امنیتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. با علنی شدن این قتلها و ارتباطشان با قتل نویسندگانی مانند محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، پیروز دوانی و حمید حاجیزاده وزیر اطلاعات وقت دری نجفآبادی در دولت سیدمحمد خاتمی از سمت خود استعفا داد و ازآنپس در رسانه و روزنامهها از این قتلها بهعنوان قتلهای زنجیرهای نامبرده شد.
پرستو فروهر آذر ماه هر سال به ایران سفر میکند تا در روز به قتل رسیدن پدر و مادرش در منزلشان یادبود آنها را برگزار کند که با ممانعت نیروهای امنیتی و انتظامی رو در رو میشود. در سالهای گذشته این جدال و سرسختی پرستو برای برگزاری مراسم بزرگداشت و اعتراض به عدم دادرسی عادلانه سبب شدهاست که به نحوی او صدا و سخنگوی کسانی باشید که بستگانشان را در قتلهای سیاسی دهه هفتاد از دست دادهاند.
در مورد ممانعت از برگزاری این مراسم بیشتر بخوانید
بعد از اولین جلسه بازجویی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای شهید مقدس از پرستو فروهر پرسیدم آیا تشکیل این پرونده با توجه اینکه هنوز هیچ اطلاعاتی از جزيیات آن در دست نیست و اینکه شما ساکن ایران نیستید که جرمی مرتکب شده باشید، میتواند علتش منصرف کردن شما از دادخواهی پرونده قتلها باشد و یا به نحوی هدف این باشد که شما را از فرزند قربانی به قربانی اعتراضهای مدنی، تبدیل کنند. این هنرمند پنجاهوسه ساله زاده تهران در جواب به این پرسش میگوید:«به نظر من دلیلی دیگر به غیر از این نیست، اتهامشان مشخص نیست ولی برداشت من این است که پیگیریها و افشاگریهایی که در مورد فشارها و ممنوعیتهایی که داشتم دلیل این پروندهسازی شده است. به نظر من بستگان قربانیان جنایتهای سیاسی به خودی خود قربانیاند چرا که به همراه آن تلاشگر زندگی کردهاند. فرزندانی که همیشه نگران والدین هستند. کسانی که عزیزانشان به قتل میرسد خواهناخواه سرکوبشده هستند. اما باید دید که صرفاً مسئولیت آنها پیگیری این جنایتهاست یا این مسئولیت بر دوش جامعه مدنی است. پیگیری این جنایتها به نظر من یک مسئولیت مدنی و انسانی است اگر از این زاویه نگاه کنیم بستگان قربانیان سیاسی، تبدیل به قربانیان بعدی نمیشوند چراکه چتری به نام حمایت عمومی شکل گرفته است و اینگونه حرکتها به دادخواهی عمومی و مدنی تبدیل شده است.»
در سالهای گذشته با عمومیت اینترنت و شبکههای اجتماعی بین کاربران ایرانی خبرها زودتر و سریعتر از گذشته در جامعه منتشر شده است. در حال حاضر هر فرد یک شهروند خبرنگار است و میتواند در کمترین زمان ممکن اطلاعات و اخبار را در با دوستانش در شبکههای اجتماعی همرسانی کند. در نتیجه خبر ممانعت از برگزاری مراسم بزرگداشت فروهرها در دوم آذر ماه سالهای گذشته تیتر تکراری اما با اهمیت رسانه،سایتهای مختلف خبری و شبکههای اجتماعی بودهاست. چهرههای مختلف با گرایشهای سیاسی متفاوت هرساله یکم آذر ماه برای زنده نگاه داشتن یاد و و خاطره قربانیان قتلهای سیاسی دهه هفتاد به سمت منزل فروها میروند و هر سال مامورین مانع از ورود آنها میشوند. فرج سرکوهی روزنامهنگار و یکی از نویسندگان بیانیه ۱۳۴ نفر، یکی از قربانیان این قتلها بود که جان سالم به در برد. فرج سرکوهی در یادداشتی با عنوان «توطئه سکوت در باره چرائی 'قتلهای زنجیرهای» برای بیبیسی فارسی نوشته است:« برنامه نویسان امنیتی با توجه به تجربه کشورهای بلوک شرق به این نتیجه رسیدند که نابودی سازمان های سیاسی کافی نیست، همچنین باید از شکلگیری چهرههای منتقد با نفوذ نیز جلوگیری و پیش از بدل شدن افراد مستعد به چهره، آنان را خنثی، فراری یا نابود کرد» در همین راستا از سعید بشیرتاش تحلیلگر مسائل سیاسی و یکی از نزیکان داریوش فروهر پرسیدم: پرستو فروهر از لحاظ سیاسی و هنری در ایران و خارج ایران محبوبیتی چشمگیری دارد. آیا تشکیل پرونده قضايى براى او را میشود این گونه برداشت کرد که احتمال میدهند پرستو فروهر به شخصیتی سیاسی و یا چهره مطرح اپوزیسیون تبدیل شود و میخواهد از این اتفاق جلوگیری کنند. سعید بشیرتاش به ایرانوایر میگوید: « تشكيل پرونده قضايى در دادگاه انقلاب بيشتر به اين قصد بود كه پرستو فروهر براى برگزارى مراسم به ايران بازنگردد. آنها ظاهرا پرستو فروهر را خوب نمىشناسند. او ايستادگى و پايدارى را از مادر و پدرش ياد گرفته و تا آخر خواهد ايستاد، حتى اگر قرار باشد چگونگى اين پايان را جمهورى اسلامى تعيين كند. پرستو فروهر امر "دادخواهى" را جدى گرفته است. امرى كه همه ايرانيان بايد جدى بگيرند. "دادخواهى" بزرگترين سلاح در دست قربانيان و مردمان ستمديده است. "دادخواهى" بهترين سلاح براى مشروعيت زدايى از استبداد حاكم است. "دادخواهى" يك وظيفه انسانى و شرط لازم براى بيدار ماندن وجدان عمومى است. بدون يك وجدان عمومى بيدار، ارزشهاى جهانشمول در جامعه پا نمى گيرد و هيچ بختى براى گذر از استبداد دينى نخواهيم داشت. تلاشهاى هجده ساله پرستو فروهر براى دادخواهى قتل پدر و مادرش و دیگر قتلهاى سیاسى سال هفتاد و هفت بسیار ارزشمند و امیدبخش است. من فكر مى كنم كه هر چقدر فشارهاى امنيتى بر پرستو فروهر افزايش يابد، دادخواهىاش در جامعه طنين بيشترى خواهد يافت. جمهورى اسلامى شايد بتواند چگونگى برخورد با پرستو فروهر را تعيين كند، اما به هيچوجه نمىتواند تبعات آن بر افكار عمومى جامعه را تعيين و يا حتى مهار كند.
در این مورد بیشتر بخوانید
اما چرا حکومت جمهوری اسلامی که هر سال مانع از برگزاری مراسم بزرگداشت فروها میشود. اجازه انتشار آگهی مراسم سالروز در روزنامه اطلاعات را میدهد. چرا با گذشت هجده سال از این قتلها، عدم برگزاری این مراسم برای سیستم امنیتی ایران اهمیت دارد، سعید بشیرتاش در پاسخ به این پرسش میگوید:« آقاى دعايى مسئول روزنامه اطلاعات هميشه برخورد بازترى داشته و شخصا اجازه انتشار اين آگهىها را مى دهد. اما انتشار آگهى ترحيم در روزنامه يك مسئله است و اجازه برگزارى مراسم بزرگداشت فروهرها و اصولا قربانيان قتلهاى سياسى مسئله ديگر. برگزارى مراسم فروهرها و يا ديگر قربانيان سياسى نگرانى نهادهاى اطلاعاتى را بر مىانگيزد. آنها، به درست يا غلط، بر اين باورند كه هرگونه گردهمايى كه ماهيت سياسىِ ضدحكومتى داشته باشد مى تواند جو بسته حاكم، و در نتيجه امنيت نظام، را تهديد كند، به ويژه اينكه مراسم سالگرد فروهرها باشد كه در آن مسئله "دادخواهى" مطرح مىشود. مسئله پروندهاى مطرح مى شود كه اگرچه از نظر دستگاه دادگسترى حكومت بسته است، اما از ديد افكار عمومى همچنان باز است و حتى برخى از مقامات عاليرتبه نظام در آن متهم به قتل هستند. برگزارى مراسمى براى "دادخواهى" و بيدارساختن وجدان عمومى در اين زمينه بدون شك سيستم امنيتى جمهورى اسلامى را نگران مى كند و براى همين نيز برگزارى مراسم سالگرد را، كه حق طبيعى هر خانواده است، با بستن خيابان منتهى به خانه فروهرها ممنوع مى كنند. برگزارى اينگونه مراسم مى تواند روزنه اى جدى در جو خفقان حاكم پديد آورد كه از بعد امنيتى مى تواند براى نظام خطرناك باشد.»
بعد از قتل دبیر کل حزب ملت ایران و همسرش و عمومی شدن این قتلها در رسانه به دلیل فشار رئیسجمهوری وقت، سید محمد خاتمی اطلاعیهای از طرف وزارت اطلاعات ایران صادر شد و در آن اطلاعیه که بهصورت رسمی اعلام شد که عدهای از اعضای آن وزارتخانه در طراحی قتلها دست داشتهاند اما دادگاه برگزارشده به گفته خانوادههای قربانیان دادگاهی بیطرف نبوده است و حکمهای صادرشده عادلانه نبودهاند و خانوادههای قربانیان قتلهای زنجیرهای نزدیک به دو دهه است که خواهان برگزاری دادگاهی علنی و شفاف هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر