دانشگاه بهتر است یا زایشگاه؟

فرمان شانزده ماده ای مقام معظم رهبری با عنوان «سیاستهای کلی خانواده» که در جهت «تشویق به فرزندآوری» و البته «فیکس کردن زنان در آشپزخانه و تختخواب» چند روز پیش به نهادها و سازمانهای ذیربط ابلاغ شد را باید جدی گرفت... این فرمان قطعا باعث افزایش تولید مثل در میان نیروهای ارزشی و پیرو ولایت خواهد شد و احتمال میرود که تا بیست سال آینده این قشر مثل «واتو واتو» انقدر تکثیر بشوند که عملا راه نفس کشیدن برای کسی باقی نگذارند... ما به عنوان یک تحلیلگر صرفا وظیفه مان است هشدار بدهیم و بگوئیم انقدر همه چیز را به شوخی نگیرید و به قول آقای جنتی یک فاک فک فیک فکری بکنید... البته الان موضوع این نوشته چیز دیگری ست.

یکی از سازمانهایی که مورد توجه ویژه معظم له برای ترویج فرهنگ «فرزندآوری» بوده صدا و سیماست... بلافاصله بعد از ابلاغ این فرمان شانزده ماده ای جمعی از مدیران ارشد و کارگردانان مطرح صدا و سیما دور هم جمع شدند تا تله فیلمی با محوریت این موضوع تهیه کنند... ما از طریق منابعی که داریم موفق شدیم نسخه ای از فیلمنامه یکی از این تله فیلمها را که نهایی شده و قرار است به زودی ضبط آن کلید بخورد به دست بیاوریم... متن این فیلمنامه بدون کم و کاست تقدیم حضور میشود. 

تله سریال آموزنده/ فرزندآورنده

عنوان: دانشگاه بهتر است یا زایشگاه

کارگردان: استاد ایرج ملکی

مکان: دانشگاه / داخلی / روز

بازیگران:  ساجده ملکی و سجاده ملکی

دختر اول روی نیمکت دانشگاه نشسته است و دارد چیزی میخواند که دختر دوم به او نزدیک میشود
هر دو دختر دارای مقنعه، چادر، مانتو، دستکش و حجاب برتر اسلامی می باشند

-    سلام مریم
-    سلام زینب جان...شما کجا اینجا کجا؟
-    آمده ام دانشگاه سری به تو بزنم... داشتی چه کار میکردی؟
-    داشتم جزوه های درس زیست شناسی ام را مرور میکردم.
-    زیست شناسی؟ عجب...راستی میدانی که در علم زیست شناسی وظیفه تولید مثل مهم ترین وظیفه موجودات زنده است؟
-    بلی...استاد در کلاس در مورد آن با ما صحبت کرده است.
-    پس تو چرا هر روز به دانشگاه می آیی؟
-    منظورت را متوجه نمیشوم زینب جان...میشود کمی واضح تر صحبت کنی؟
-    ببین مریم... تو که شوهر کرده ای و به راحتی میتوانی تولید مثل کنی چرا به جای اینکه هر روز بیایی دانشگاه و اهمیت تولید مثل را به صورت تئوری بخوانی آن را در عمل و در زندگی ات به کار نمیبندی؟
-    اممممم... آخر... آخر من...
-    گوش کن... بهترین علم آن علمی ست که در زندگی آدم به کار بیاید... وگرنه چه فایده از خواندن و حفظ کردن این درس ها...؟
-    به نظرم درست میگویی.
-     در ضمن... مقام معظم رهبری هم در این مورد خیلی به ما زنان توصیه کرده اند.
-    زینب... حالا که حرفش شد باید اعتراف کنم که با اینکه دو سال است که به این دانشگاه می آیم اما هیچوقت احساس رضایت از خودم نداشتم...
-    علتش این است که کمال هر زنی در مادر شدن است...نه حفظ کردن این جزوه ها
-     بله...درست است...من در این دو سال میتوانستم با کمک شوهرم حداقل سه تا بچه به دنیا بیاورم...ولی...ولی...
-    نگران نباش مریم... برای زاییدن هیچوقت دیر نیست... به قول معروف نی نی را هر وقت که از رحم بیرون بیاوری ناز و بامزه است. (جمله آخر با خنده و شیطنت ادا شود.)
-    (خنده ی متقابل و برق زدن چشمها) ممنون که من را راهنمایی کردی... دیگر این جزوه ها به درد من نمیخورد... من بروم خانه و مقدمات تولید مثل را فراهم کنم... راستی تو خودت چه کار میکنی؟
-    من...؟ به تو نگفته بودم... من شش فرزند دارم و الان هم دو قلو حامله هستم مریم جان... خیلی احساس خوشبختی میکنم.
-    وای...تبریک میگویم زینب جان...من بروم که خیلی از تو عقب هستم. (خنده شیطنت آمیز)...فعلا خدانگهدار.
-    خدا نگهدار...من مخلص دوست بارور خودم هم میروم.

دوربین بر روی جزوه هایی که روز میز رها شده اند زوم میشود...در صفحه اول جزوه نوشته شده است:
درس زیست شناسی – تولید مثل جانوران.
پایان