شایا گلدوست
«۱۸ ساله بودم که تحت درمان بهوسیله شوک الکتریکی قرار گرفتم. شاید نتوانید تصور کنید که برای یک فردی در آن سن و سال چهقدر میتواند وحشتناک باشد. در بیمارستان اعصاب و روان بستری شدم. در شش جلسه مرا تحت درمان با شوک الکتریکی قرار دادند؛ تنها به این دلیل که یک ترنس هستم.»
اینها گفتههای «امید»، یک مرد ترنس در ایران است. میگوید: «امید زیباترین واژه برای من در دنیا است و به این دلیل اسم خودم را امید گذاشتهام.»
او در ادامه از تجربه تلخ و دردناک خود اینطور میگوید: «از کودکی با خودم و جنسیتم بیگانه بودم. تمام آن سالها درگیر این بودم تا بفهمم که هستم. دانشجو بودم که فهمیدم یک ترنس هستم. به دلیل شوک بزرگی که در آن سن به من وارد شد، افسردگی بسیار شدید گرفتم و حال روحیام بد شد. شرایط جامعه، خانواده بسیار مذهبی و مشکلات فراوانی دیگری که به دلیل ترنس بودگی تحمل میکردم، مرا دچار این حالات روحی کرده بود. به هزار و یک چیز فکر میکردم؛ اینکه چهطور به خانوادهام تفهیم کنم که یک ترنس هستم؟ اینکه جامعه چهطور پذیرای من خواهد بود؟ مسیر طولانی و سختی که پیش رو داشتم، مسائل قانونی، هزینههای بالای جراحی، اشتغال، همه و همه مشکلاتی بودند که مدام به آنها فکر میکردم.»
او با مراجعه به پزشک و بازگو کردن مشکلاتش، به جای دریافت کمک برای بهتر شدن روحیه و شرایطی که در آن بود، در بیمارستان اعصاب و روان بستری شده بود: «میگفتند که درمان با شوک الکتریکی اثرات بسیار خوبی روی بیمار دارد اما حال من بهتر که هیچ، بدتر هم شد. نتوانستم ادامه تحصیل بدهم، به این دلیل که قدرت تمرکزم را از دست داده بودم. در اثر تاثیرات شوکها، چند ماهی دچار فراموشی شدم. مراجعه به آن پزشک و بستری شدن در بیمارستان بزرگترین اشتباه زندگی من بود؛ اشتباهی که زندگیام را تباه کرد. بعد از گذشت شش سال از آن روزها، هنوز هم امیدی به بازگشت دوباره به زندگی ندارم. با دارو بیهوشم میکردند و نوارهایی را روی مغزم میگذاشتند و جریان الکتریسیته را به من منتقل میکردند. وقتی به هوش میآمدم، حال بسیار بدی داشتم. توصیف آن غیر ممکن است. خواهرم این صحنهها را دیده بود و بعدها برایم تعریف کرد. خانوادهام در جریان بودند و با رضایت آنها تحت درمان قرار گرفتم. هنوز هم میگویند که تو باید بعد از شوک درمانی دیگر خوب شده باشی!»
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور مقوق بشر ایران در جدیدترین گزارش خود از درمانهای اجباری با شوک الکتریکی یا تجویز هورمون و دارو برای اعضای جامعه رنگین کمانی در ایران ابراز نگرانی کرده است.
«جاوید رحمان» این رویه را مصداق شکنجه، رفتار غیرانسانی، بیرحمانه و تحقیرآمیز دانسته است. او گفته در این باره گزارشهایی از داخل ایران دریافت کرده است.
این گزارش برای ارایه در چهل و ششمین جلسه شورای حقوق بشرکه قرار است ۲۲ فوریه ۲۰۲۱ برگزار شود، تهیه شده است.
رحمان از نقض حقوق اقلیتهای جنسی و جنسیتی شامل همجنسگرایان، دوجنسگرایان و ترنسها در ایران ابراز تاسف کرده و گفته است مقامهای ارشد جمهوری اسلامی از این افراد با عبارات توهینآمیز یاد میکنند و حتی آنها را «بیمار» یا «فاقد شأن انسانی» میدانند.
در این گزارش که بر اساس اطلاعات دریافت شده از مقامهای رسمی جمهوری اسلامی ایران، نهادهای مدنی و حقوق بشری مانند «ششرنگ» و سازمان بینالمللی «آوت رایت» تهیه شده، به جرمانگاری روابط جنسی رضایتمند بین افراد همجنس در قانون و مجازات اعدام نیز اشاره شده است که این امر خود زمینه بروز خشونت، تبعیض و تجاوز علیه اعضای جامعه رنگینکمانی در خانه، جامعه و همینطور از سوی مجریان قانون را افزایش میدهد.
«انجمن روانپزشکی امریکا» از سال ۱۹۷۴ و سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۲ همجنسگرایی را از لیست بیماریهای روانی خارج کردهاند و امروزه تنوع گرایشهای جنسی در انسانها به رسمیت شناخته میشود.
طبق آخرین نسخه طبقهبندی بیماریهای سازمان بهداشت جهانی (ICD-11) نیز ترنس بودگی از لیست بیماریها و اختلالات روانی خارج شده است اما همچنان شاهد اعمال شکنجه و خشونت برای به اصطلاح درمان گرایش جنسی و هویت جنسیتی افراد از سوی برخی از پزشکان و روانپزشکان و همچنین سیستم قانونی در کشور علیه اعضای جامعه رنگینکمانی هستیم. این در حالی است که پیشتر نماینده جمهوری اسلامی در کمیته سازمان ملل برای حقوق افراد دارای معلولیت، انجام هرگونه درمان اجباری یا استفاده از شوک الکتریکی برای تغییر گرایش جنسی و هویت جنسیتی افراد در ایران را تکذیب کرده بود.
«شایان» یک مرد همجنسگرا است که تجربه تلخ خود را از درمان اجباری با هدف تغییر گرایش جنسی اینطور روایت میکند: «نوجوان بودم که توسط فردی به مکانی عجیب به نام "بیماران جنسی گمنام"، سمت شهر ری معرفی شدم. در آنجا فردی که خود را روانشناس معرفی میکرد، طی جلسات مختلف مرا قانع کرد که بیمار و دچار انحراف جنسی هستم. برایم داروهای بسیار قوی روانی که مخصوص بیماران با وسواسهای شدید فکری بود، تجویز کرد. داروها مرا از حالت طبیعی خارج و دچار خواب آلودگی و احساس رخوت میکردند و رفتهرفته منزوی و گوشهگیر شدم. علاوه بر اینها، من را تحت درمانهای هورمونی قرار داد که میتوانم بگویم یکی از وحشتناکترین اتفاقات زندگیام بود.»
صدای شایان میلرزد وقتی از آن روزها برایم تعریف میکند: «با سِرُم و آمپول، دوز بالای هورمونها به بدنم تزریق میشدند و بعد از چند ساعت دچار تپش قلب شدید، رعشه، تشنج و گیجی و ناتوانی میشدم. وقتی به موضوعات جنسی و رابطه با یک مرد فکر میکردم، به دفعات بالا میآوردم و از حال میرفتم. چندین بار تجربه خودکشی ناموفق داشتم و هر بار که بیدار میشدم، متاسف بودم از اینکه هنوز زندهام و مجبور به ادامه این زندگی سراسر خاکستری هستم.»
شایان به دلیل تجربه شکنجههایی مثل وان آب یخ، اجبار به خودارضایی با تصاویر زنان و شوک الکتریکی به اندام جنسی، دچار حالات روحی عجیب و افسردگی شدید شده بود: «بعد از آن در تکلمم نیز دچار مشکل شدم و هنوز بعد از گذشت چندین سال، لکنت زبان دارم. امیدوارم هیچ انسانی به خاطر گرایش جنسی خود مورد شکنجه، خشونت و آزار و اذیت قرار نگیرد و این اتفاقات وحشتناک را هرگز تجربه نکند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر