شایا گلدوست
«با تب شدید شروع شد، فکر کردم یک سرماخوردگی ساده است. اما یک هفته بعد لکههای قرمز و سیاهی را روی پوستم دیدم. نگران شدم و به دکتر پوست مراجعه کردم. برایم آزمایش خون نوشت. جواب آزمایش کمی مشکوک بود. بررسیهای بیشتری انجام دادند.
با خودم میگفتم نگران نباش. میگفتم نه من مریض نیستم. اما گوشهای از ذهنم این سوال بود که اگر جواب آزمایش مثبت باشد چه؟ یک هفته بعد جواب آزمایش آمد. HIV مثبت بودم.»
خودش را «سروش» معرفی کرد. گفت من یک «ترنسجندر» هستم، از بدو تولد جنسیت منتسب به مردانه را به من نسبت دادند، اما من جنسیت خودم را جور دیگری تعریف میکنم و خودم را متعلق به قالبهای جنسیتی زنانه و مردانه نمیدانم.
ترنس یا ترنسجندر به افرادی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را متفاوت با جنسیتی که از بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به آنها نسبت داده شده است، تعریف میکنند. البته این افراد میتوانند هویت جنسیتی خود را متعلق به هیچ یک از دو دسته مردانه و زنانه ندانند و جنسیت «غیردوگانه» یا «نانباینری» داشته باشند:
«از بچگی احساس میکردم با دیگران تفاوت دارم. در بین همسنوسالهایم این تفاوت کاملا احساس میشد. با کلیشههایی که برای پسران تعریف میشد سازگاری نداشتم و همین موضوع من را از دیگران تفکیک میکرد. بزرگتر که شدم این تفاوتها بیشتر هم شد و بیشتر ذهنم درگیر این شد که خودم را بهتر بشناسم.
حالا که ۲۸ سالهام، خودم را شناخته و پذیرفتهام و به این که یک رنگینکمانی هستم افتخار میکنم. زندگی به من یاد داد که در جامعه جنسیتزده ایران طوری رفتار کنم که آرامش خودم را به خطر نیاندازم، اما حدود شش سال پیش مجبور به آشکارسازی شدم و شرایط برایم طوری تغییر کرد که علاوه بر این که آرامش نداشتم، دیگر امنیت جانی نیز نداشتم و مجبور به ترک کشور شدم و حالا در ترکیه پناهنده هستم.»
جامعه رنگینکمانی به دلیل این که بیشتر در معرض روابط جنسی پرخطر و حفاظتنشده قرار دارند و به دلیل تبعیضها و محرومیتهایی که در جوامع مختلف تجربه میکنند، در بسیاری از مواقع امکان دسترسی برابر به امکانات پزشکی و درمانی و روشهای جلوگیری از انتقال بیماری را ندارند و جزء اقشار آسیبپذیر در مقابل بیماری ایدز هستند.
سروش دوباره به روزی که جواب آزمایش HIV را گرفته است، برمیگردد و میگوید: «احساس عجیبی داشتم، شبیه وقتی که شب امتحان با وجودی که میدانستم اگر درسم را خوب نخوانم، فردا نمره بدی میگیرم و نتیجه خوب نخواهد بود، باز درس خواندن را پشت گوش میانداختم و فردا از نتیجه کار ناراحت بودم و خودم را سرزنش میکردم. حالا این حس را دهها برابر بزرگ کنید.
ناراحت و مایوس بودم. میگفتم چرا من؟ چرا برای من اتفاق افتاده است؟ اما تمام این سوالات شرایط موجود را ذرهای تغییر نمیداد.»
افراد رنگینکمانی به دلیل گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی خود در اکثر جوامع با تبعیضها و خشونتهای بسیاری روبهرو هستند و به حاشیه رانده میشوند و مسئلهای مثل ابتلا به HIV آنها را در موقعیتی قرار میدهد که پیشداوریها و قضاوتهای مضاعفی را تجربه میکنند و ترس از طرد شدن و مورد خشونت قرار گرفتن در این شرایط چندین برابر افزایش پیدا میکند:
«سعی کردم این موضوع را بپذیرم و برای زندگیام کاری کنم. تصمیم گرفتم که از کلمه بیمار کمتر استفاده کنم، چون برایم بار منفی زیادی داشت. تصور میکنم که این یک چالش است و من با چالش HIV زندگی و با آن مبارزه میکنم. به جز خودم، پارتنرم و یکی از دوستانم که او نیز مبتلا به HIV است، کسی دیگر در بین اطرافیانم از این موضوع خبر ندارد. در مقابل پارتنرم احساس مسئولیت میکردم. چون ممکن بود که او هم مبتلا باشد، اما خوشبختانه نبود. با این وجود رابطهمان از یک جایی به بعد تمام شد.
ترجیح دادم برای حفظ امنیت جانی و روانیام کسی درباره این موضوع چیزی نداند. چون مطمئنا مورد قضاوتهای بیرحمانهای قرار میگیرم و حتی ممکن است جانم به خطر بیفتد. اکثر افراد وقتی با فردی که مبتلا به HIV و ایدز است، روبهرو میشوند، او را یک فرد بیاخلاق و فاسد تصور میکنند و من که تجربه تلخ سالها قضاوت شدن و طرد شدن به خاطر هویت جنسیتیام را دارم، دلم نمیخواهد که بیشتر خودم را در معرض این آسیبها قرار دهم.»
«بهار آزادی»، محقق و جامعهشناس، که تجربه پژوهش درباره افراد مبتلا به HIV و ایدز را داشته است، مشکل بزرگ این افراد و جوامعی را که در آن زندگی میکنند، ناآگاهی میداند:
«بسیاری از افرادی که در ایران با آنها صحبت میکردم و جزء جامعه رنگینکمانی هستند و اکثرا هم افراد ترنس بودند، راجع به ایدز چیزهایی شنیده بودند، اما جامع و کامل نبود. ولی به عنوان مثال درباره هپاتیت یا دیگر بیماریهای عفونی هیچ اطلاع درستی نداشتند یا حتی نشنیده بودند و این مسئله باعث پرخطر شدن روابط جنسی شخص و افزایش احتمال ابتلای او به بیماری میشود.»
سروش با وجود شرایط سخت پناهندگی و چالشی با نام HIV که با آن دست و پنجه نرم میکند، امیدش را به زندگی از دست نداده است: «در حال حاضر با مصرف روزانه دوز مشخصی از دارو بیماریام قابل کنترل است و میتوانم مثل همه انسانهای دیگر به زندگیام ادامه دهم و حتی ناقل ویروس HIV نیز نیستم و این ویروس را به فرد دیگری منتقل نمیکنم. دلم میخواهد به مردم بگویم به خاطر گرایش جنسی و هویت جنسیتیمان قضاوتمان نکنید و افراد مبتلا به HIV و ایدز را با دید منفی نگاه نکنید. همه ما برای این که بتوانیم با این چالش مبارزه کنیم و به زندگیمان ادامه دهیم نیاز به حمایت و همدلی داریم؛ از سوی خانوادهها، اطرافیان و جامعه. این مسئله من را با زوایای دیگری از زندگی آشنا کرد و امروز حس میکنم انسان قویتری هستم. یاد بگیریم انسانها را به خاطر ظاهرشان، بیماریهایشان، هویت جنسی و جنسیتیشان دستهبندی و قضاوت نکنیم.»
«بهار آزادی» معتقد است برای بهبود شرایط نیازمند افزایش آگاهی در جامعه هستیم: «متاسفانه ما در رسانههای داخلی به راحتی نمیتوانیم درباره این موضوعات صحبت کنیم و به آنها بپردازیم. اما نیاز به اطلاعرسانی گسترده درباره این بیماری وجود دارد. برای جامعهای مثل جامعه ما مدارس نقش تعیینکنندهای در آموزش درست ایفا میکنند که میتوانند این اطلاعات را به صورت گسترده در اختیار دانشآموزان قرار دهند و افراد را از سنین پایین با این مسائل آشنا کنند.
از سوی دیگر خانوادهها نیز نیاز دارند که سطح اطلاعات خود را بالاتر برده و تابوی حرف زدن درباره موضوعات جنسی و جنسیتی شکسته شود تا زمینه پرداختن به بیماریهای مقاربتی و راههای جلوگیری از انتقال آن نیز فراهم شود. و علاوه بر آن وظیفه همه افراد و تکتک ما این است که به نوبه خود در این زمینه اطلاعرسانی درست کنیم و اطلاعات غلطی را که باعث انگ خوردن و تشدید خشونت و تبعیض علیه افراد مبتلا و راههای انتقال ویروس میشود، در گفتمان مردم عادی تصحیح کنیم. هر چه این برچسبزنیهای غلط کمتر شوند، افراد بیشتر خود را تست میکنند، زودتر برای کنترل بیماری اقدام میکنند و در نتیجه کمتر جان خود را از دست میدهند.»
مطالب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر