زیبا یاری، شهروندخبرنگار
یکی از دغدغههای همیشگی زندانیان و البته خانوادههای آنها، سلامت آنها است که با تغذیه ارتباط مستقیم دارد. بسیار شنیدهایم که کیفیت غذای زندان برای زندانیان پایین و غیراستاندارد است. برای همین در زندان فروشگاه گذاشتهاند تا زندانیان با هزینه شخصی خود، از اندک خوراک استاندارد و بهداشتی برخوردار شوند.
شاید برایتان عجیب باشد که بدانید این اندک تغذیه بهداشتی در نسبت با غذاهای غیربهداشتی برای زندانیان، برای آنها بالغ بر ۵ میلیون تومان به شکل ماهیانه هزینه در پی دارد.
***
«اگر قرار باشد زندانی صبحانه، ناهار و شامی عادی بخورد، برایش ۵ میلیون تومان خرج دارد. این مبلغ را هم عده کمی از زندانیان میتوانند بپردازند. بقیه زندانیان با سوءتغذیه، دلدردهای مدام و کلیههای آسیبدیده به خاطر خوردن آب آلوده، حبس را طاقت میآورند. غذای زندان فاجعه است. حالا قیمتها در فروشگاه زندان هم بالا رفته است. در بعضی از بندهای زندان، نان خشک معامله میکنند.»
در همین چند خط میتوان به واقعیت تغذیه نامناسب در زندان پی برد. این جملات روایتهای «پویا» از زندانیان زندان «تهران بزرگ» یا همان «فشافویه» است که برای «ایران وایر» روایت میکند.
برخی زندانیان مشتریان فروشگاههای بند هستند. در هر بند پنج یا شش شعله گاز کنار توالتها، در اتاقکی که به آن «چراغخانه» میگویند، وجود دارند. این شعلهها در طور روز میان ۴۰۰ زندانی و ۱۶ سلول در هر بند تقسیم میشوند. بحث بر سر تقسیم شعله، از بحثهای روز جاری در بند است. مثلا یک زندانی کتریاش را دیر از روی شعله برداشته است یا غذای آنیکی سر رفته و چراغخانه کثیف شده است.
هر زندانی که تمکن مالی برای «شخصیخوری» دارد، سبک زندگیاش در زندان هم متفاوت است. برخی هم با یکدیگر همخرج میشوند و در واقع «کلونی» تشکیل میدهند. اعضای هر کلونی تقریبا همتیپ، همجیب و به اصطلاح از یک قماش هستند. گاهی هم که کسی بیشتر دستش در جیبش برود، یکی دو نفر دیگر را بر سفرهاش جای میدهد.
اما به تازگی با بالا رفتن قیمتها در ایران، هزینه خورد و خوراک زندانیان هم چند برابر شده است. یکی از زندانیان جرایم عادی زندان میگوید: «پخت غذا را به سه یا چهار روز در هفته کاهش دادهایم. برنج ۱۲ کیلویی از ۷۰۰ هزار تومان به یک میلیون و ۲۵۰ هزار تومان رسیده است. یک کارتن روغن را ۱۶۵ هزار تومان میخریدیم؛ اما الان ۸۸۰ هزار تومان شده است. بسته مرغ از ۴۰ هزار تومان به ۷۵ هزار تومان رسیده و گوشت چرخکرده که بستهای ۷۰ هزار تومان بود، الان ۱۰۰ هزار تومان شده است. بقیه اجناس هم به همین شکل گرانتر شدهاند.»
پویا توضیح میدهد: «در بندهای مالی خیلیها که دستشان به دهنشان میرسد، غذای خودشان را درست میکنند. خانوادهها و دوستانشان از بیرون برای آنها پول میزنند. برخی هم که در زندان کار میکنند. اتاق ما ۸ نفره است. یک زد و بندی کردیم که آدم جدید به سلول نیاورند. البته ما ۸ نفر هم در ۱۲ متر زندگی میکنیم.»
پویا مسئول خرید است و کارت خرید همسلولیهایش با اوست: «کارتها را هفتگی شارژ میکنیم و مواد خوراکی را میخریم. تا پارسال شهریور نفری ۶۰۰ هزار تومان میزدیم. آبان هفتهای ۷۰۰ هزار تومان شد. تا عید به ۸۵۰ هزار تومان رسید. این دفعه که قیمتها بالا رفت، یکی دو نفر ترجیح دادند که اتاقشان را عوض کنند. الان هفتهای یک و دویست میزنیم. چیز خاصی هم نمیخریم. هر نفر ماهی ۵ میلیون تومان خرج دارد. کسی هم که ندارد باید سلولش را عوض کند تا جای بدتری برود. بعضیها هم کلا بند را عوض میکنند و به بند متادونیها میروند؛ چون پول ندارند و نمیتوانند هزینه را تقسیم کنند.»
آب آلوده، غذای نپخته و پر از فضله موش، سنگهای داخل غذا و آلودگیهایی که گاه اصلا معلوم هم نیست که چه هستند، یعنی جیره دولتی غذای زندانیان. بیشتر زندانیان اما با همین تغذیه، روزگار میگذرانند و احتمالا پس از آزادی، بدنهایی ضعیف و بیمار با خودشان به خانههایشان میبرند.
پس از افزایش قیمت مواد غذایی، ماکارونی از لیست غذاها حذف شد و اندک گوشتی هم که در خورشها وجود داشت، ناپدید شد. گرانی روغن باعث شده که «عدسی» برای سهشب شام در هفته به زندانیان داده شود؛ آنهم یک ملاقه. همان یک قوطی کبریت پنیر صبحانه هم به سختی گیر زندانیان میآید و مرغی به دست هر ۱۸ زندانی میرسید، مدتی است که مثل مرغ آزادی، از زندان رخت بر بسته است. حجم برنج و کیفیت نان هم به شهادت زندانیان به شدت کاهش داشته است.
یکی دیگر از زندانیان فشافویه میگوید: «شرایط در تعدادی از بندها که دسترسیشان به دلایل مالی تنها به غذای زندان محدود شده، اسفبار است. بر سر نان، کره و هر خوردنی درگیری ایجاد میشود. این درگیریها دیگر روزانه شده است. زندان هم توزیع غذا را به زندانیان درشتجثه واگذار کرده است که با این روش، به بسیاری از زندانیان یا غذای کمتری میرسد یا هرکس ضعیفتر باشد ممکن است بدون غذا بماند. اعتراض زندانیان هم میان خودمان خفه میشود.»
ماده ۱۵۳ آییننامه سازمان زندانها از برنامه غذایی زندانیان به تناسب فصلهای سال میگوید که تغذیه بایستی از سوی دفتر بهداشت و درمان سازمان تصویب شده باشد و مواد غذایی با کیفیت مرغوب تامین شود. تبصره آنهم در کنار سه وعده غذایی دو میان وعده را در هر شبانه روز تصریح میکند.
در ماده ۱۵۴ همین آییننامه هم آمده است: «نوع غذا برای تمام زندانیان و کارکنان هر مؤسسه به صورت یکسان و مطابق با کمیت، کیفیت و تنوع مصوب، طبخ و توزیع میشود. بر اساس برنامههای غذایی مصوب و متناسب با شرایط آب و هوایی هر محل، در سه وعده صبحانه، ناهار و شام تغذیه لازم که دارای کالری و ویتامینهای کافی باشد با چای و آب آشامیدنی سالم در اختیار زندانیان گذاشته میشود. در هر هفته حداقل دو بار به زندانیان میوه، سبزیجات، لبنیات و غذای با گوشت داده میشود. در این راستا وسایل و تجهیزات لازم برای جلوگیری از فساد مواد اولیه خواربار و تنظیف ظروف و محوطه آشپزخانه تهیه و تدارک میشود. زندانی بیمار طبق برنامه و نظر پزشک معالج با تایید بهداری مؤسسه در مدت تعیین شده از رژیم غذایی خاص استفاده میکند.»
این ماده آییننامه بالا مصوب خود جمهوری اسلامی است، آیا حتی یک بند از این موارد در زندانهای ایران اجرایی میشود؟ آیا در این موج تورم و گرانی که مردم ایران را در زندگی روزانه با مشکل مواجه کرده است، کسی به یاد زندانیانی هست که چطور تحت تاثیر قرار میگیرند و سلامتشان بیش از پیش در خطر واقع شده است؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر