شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. میهمان این برنامه، «مهدیه گلرو»، فمنیست و تحلیلگر سیاسی است که به مساله حجاب و تاثیر اجباری بودن آن بر جامعه رنگینکمانی در ایران میپردازد.
***
حجاب اجباری موضوعی است که از سالهای بعد از انقلاب اسلامی به زنان ایرانی تحمیل شده است. یکی از مطالباتی که زنان در دهههای گذشته در مبارزات خود خواهان آن بودهاند، حق انتخاب پوشش و آزادی در حجاب بوده است. هرچند حکومت در چهار دهه گذشته از هر ابزاری برای حفظ حجاب، به اشکال مختلف استفاده کرده است اما مشاهدات نشان میدهند که در این مسیر، آنچنان که خود انتظار داشته، موفق نبوده است.
تصاویر و روایتهایی که از برخورد پلیس امنیت اخلاقی، موسوم به «گشت ارشاد» در فضای مجازی و رسانهها دیده میشوند، نشان دهنده این هستند که نه تنها زنان بلکه عموم جامعه رفتهرفته شهامت ایستادگی و مخالفت در برابر آنچه با زور بر سر و تن آنها کرده را یافتهاند و حکومت نیز بیم این را دارد که پایههای مشروعیت دینی خودساخته را با افتادن روسری زنان از دست بدهد.
اما نگاه دوگانه جنسی و جنسیتی به مساله پوشش و حجاب در جامعه ایران، نگاهی کوتهبینانه است. هرچند از سالهای اوایل انقلاب تا به امروز، مردان نیز، البته نه به اندازه زنان، تحت فشار برای استفاده از پوشش مورد تایید سیستم حاکم بودهاند.
ولی مساله بسیار گستردهتر و همهشمولتر از این، دوگانه جنسیتی است. با نگاهی باز به موضوع جنس، جنسیت، گرایشهای جنسی و هویت و بیان جنسیتی افراد در جامعه، به وضوح میتوان دریافت که طیف گسترهای از اعضای جامعه رنگینکمانی نیز زیر بار تحمیلی حجاب، نه به اندازه زنان و مردان دگرجنسگرای همانسوجنسیتی بلکه بسیار بیشتراز آنها مورد تبعیض و خشونت واقع شدهاند؛ انسانهایی که حضور آشکارشان نه تنها جامعه را به سمت مشاهدهپذیری تنوع جنسی و جنسیتی پیش میبرد بلکه ماهیت ساختارشکنانه زیست آنها به شکستن بسیاری از تابوهای اجتماعی و فرهنگی و چه بسا تغییرات قانونی نیز کمک میکند.
«مهدیه گلرو» درباره کلیت حجاب و ماهیت حجاب اجباری میگوید: «سابقه حجاب اجباری در همه ادیان ابراهیمی وجود دارد و همه این ادیان مساله حجاب را داشتهاند اما به مرور زمان این استانداردها و اشکال حجاب دستخوش تغییر میشوند؛ یعنی این مساله همه ادیان ابراهیمی بوده است، نه تنها اسلام. به این دلیل که زنان در تمامی داستانهایی که درباره آفرینش وجود دارد، آن موجود کناری و درجه دوم به حساب میآیند. در کتب مقدس مسیحیت، یهودیت و اسلام مشخصا از زن با عنوان مزرعه یاد شده است. در چنین جایگاهی، زمانی که قدرت در حکومتها به دست مذهب بوده است، همیشه این زنها بودهاند که در موقعیت فرودست قرار گرفته و نادیده گرفته میشدند. تمامی گناهانی که مردان از آن برحذر داشته میشدند هم به زنان ارتباط پیدا میکردند.»
او اضافه میکند: «در تمامی این سالها، انسانهای آزادیخواه، چه در مسیحیت، چه در یهودیت و چه در اسلام، تلاش کردهاند تا تغییراتی در نگاه به زنان شکل بگیرد. از زمانی که سکولاریسم شکل گرفت، قدرت از مذهب گرفته شد و قراردادهای اجتماعی شکل گرفتند و با تعریف شهروند، اهمیت جنسیت افراد کمتر شد. اواخر قرن بیستم، دوباره شرایطی پیش آمد که بسیار شبیه به دوران رنسانس بود؛ یعنی تمامی قدرت به همراه قانونگذاری در اختیار مذهب قرار گرفت و شرایط دوباره به شکلی شد که نگاه ابزارگونه جنسی به زنان افزایش یافت و باید از جامعه و عرصه اجتماعی دور میشدند و میبایست پوشیده بودند، به این دلیل که کل وجود زنان امکان تحریک کردن مردان را داشت و میتوانست آنها را به گناه بیندازد! متاسفانه در حال حاضر ما در ایران با شرایط مشابه مواجه هستیم؛ یعنی قانونگذاری بر اساس مذهب که یکی از بخشهای آن حجاب است و در واقع، شکل بیرونی مذهب را به نمایش میگذارد و حکومت مذهبی حجاب را به عنوان لباس فرمی برای همه زنان در کشوری که حکومت میکند، در نظر میگیرد؛ مانند روسری، مانتو، چادر و… . تا زمانی که در ایران یا هر کجای دیگر دنیا، قوانین بر اساس مذهب نوشته شوند، مساله پوشش و حجاب وجود خواهد داشت.»
در مقوله حجاب اجباری، معمولا تنها به زنان پرداخته میشود، در صورتی که این فشار به گروهها و افراد بیشتری تحمیل میشود. اعضای جامعه رنگینکمانی یکی از این گروهها است که در اکثریت مواقع، در مبارزات و مطالبات اجتماعی و سیاسی نادیده گرفته شده است. اینجا این سوال مطرح میشود که تاثیر حجاب اجباری بر قشر رنگینکمانی چهگونه است و اعضای این جامعه چه نقشی در مبارزه علیه حجاب اجباری دارند؟
- متاسفانه نگاه دوقطبی به مساله جنسیت باعث شده است تا تنها به مساله زنان و حجاب اجباری پرداخته شود یا در نهایت، موضوع حجاب را به دو بخش مردان و زنان تقسیم کنیم. در صورتی که حجاب اجباری ابعاد گستردهتری دارد و گروههای دیگری را نیز شامل میشود؛ مانند افراد رنگینکمانی، کودکان، افرادی که خود به حجاب اعتقاد ندارند و زیر فشار خانواده مجبور به پذیرش این پوشش هستند و در کل، پارامترهای مختلفی مانند سن، سنت، عادت، فشار اجتماعی و فرهنگی و قانونی و… . این موارد باید در بررسی این موضوع در نظر گرفته شوند، در غیر این صورت در ابعاد بسیار کوچک به مساله حجاب پرداختهایم.
در بحث گروههای «الجیبیتیکیو»، کلیشههایی که در جوامع مختلف در رابطه با پوشش وجود داشتهاند، بسیار اهمیت دارند؛ به عنوان مثال، ۱۰۰ سال پیش اگر زنی شلوار میپوشید، اینطور تصور میشد که «لزبین» است. به همین دلیل، استانداردهای کلیشهای پوشش همیشه بخشی از مساله فمینیسم بودهاند و وقتی به مساله جامعه الجیبیتیکیو میرسند، بسیار پررنگتر میشوند. به این دلیل که در نگاه سنتی و کلیشهای، رنگها، مدلها و بسیاری از المانها دوگانه هستند و افراد این جامعه مجبور به رعایت آنها میشوند. حجاب روسری، مانتو و چادر را هم میتوان به این کلیشهها اضافه کرد. این موضوع، فشار مضاعفی را به این افراد وارد میکند.»
«قانون حجاب و عفاف»، مصوب سال ۱۳۸۴، شامل حال زنان و مردان در جامعه ایران میشود. «ابراهیم رئیسی»، رییسجمهور ایران در روزهای اخیر با توجه به دستور کار «شورایعالی انقلاب فرهنگی» درباره موضوع حجاب و عفاف، دبیرخانه شورا را موظف کرد با همکاری همه دستگاهها و نهادهای فرهنگی و اجرایی، قانون مصوب مجلس شورای اسلامی و قانون سال ۱۳۸۴ شورایعالی انقلاب فرهنگی در مورد حجاب را اجرایی کنند. رئیسی ترویج فساد در جامعه اسلامی و انقلابی را اقدامی سازمانیافته و برنامهریزیشده دانست که با هدف تضعیف و تخریب پایگاه معنوی و ارزشهای دینی با سرمایهگذاری کلان استکبار و دشمنان ملت ایران انجام میشود.
مهدیه گلرو در ادامه صحبتهایش میگوید: «صادقانه باید گفت که جامعه الجیبیتیکیو با حضور خود و مشاهدهپذیری هرچه بیشتر، صد در صد میتواند به مبارزه علیه حجاب اجباری کمک کند اما هزینهای که اعضای این جامعه میپردازد و آسیب و آزاری که متحمل میشود، بسیار بیشتر از زنان غیر رنگینکمانی در همان جامعه است.»
متاسفانه همانطور که گفته شد، مساله حجاب اجباری فشار مضاعفی را به گروههای آسیبپذیر مانند جامعه رنگینکمانی وارد میکند؛ فشارمضاعف در کنار تمامی ناملایماتی که این افراد به واسطه هویت جنسی و جنسیتی خود تجربه میکنند. زنان و مردان ترنس، همجنس گرا، دوجنسگرا، اینترسکس و همه گروههای متنوع جنسی و جنسیتی به واسطه نگاه خصمانه فرهنگ، جامعه و قانون و بیان جنسیتی متفاوت با هنجارهای تعریف شده، بیشتر در معرض خشونتهای اجتماعی و قانونی به واسطه پوشش خود هستند. در جامعهای که حجاب، تحمیلی به همه انسانهایی است که خود را زن میدانند یا زنانگی به آنها نسبت داده شده است، رسیدن به حق انتخاب آزادانه پوشش برای اعضای جامعه رنگینکمانی، هزینههای بسیار بیشتری به همراه خواهد داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر