شایا گلدوست
روز جهانی کارگر که امسال مصادف است با ۱۱ اردیبهشت ماه، در شرایطی برگزار میشود که کارگران ایرانی، از اصناف مختلف ماهها و یا حتی چندین سال است که دست به اعتراض زدهاند. اعتراض آنها به بیتوجهی مسئولان به حقوق اولیه انسانی و مطالبه حداقل چیزهایی است که برای ادامه حیات و امرار معاش به آن نیازمندند. شرایط بسیار بد اقتصادی که در سالهای اخیر وخیمتر شده است، بسیاری از کارگران را در تامین هزینههای ابتدایی زندگی ناتوان کرده است. قشری که پایههای اقتصاد و صنعت کشور با دستان آنها در گردش است، حالا در شرایطی هستند که دستشان به سفرههای خودشان نیز دراز نمیشود. علاوه بر کارگران، معلمان نیز مدتهاست با اعتراضات گسترده و سراسری در شهرهای مختلف کشور سعی دارند تا صدای خود را به گوش مسئولین برسانند، حال اینکه مسئولین در خوابند و آب مملکت را برده است.
پاسخ به تمامی اعتراضات کارگری، که این روزها با اعتراضات معلمان و گروههای دیگر اجتماعی متحد شدهاند، چیزی جز خشونت، برخورد شدید نیروهای امنیتی و بازداشت و سرکوب از سوی حکومت نبوده است. در میان این افراد هستند کسانی که خود را متعلق به جامعه رنگینکمانی میدانند. سالها سرکوب، ظلم و تبعیض را به واسطه هویت جنسی و جنسیتی خود تجربه کردهاند. هرچند جامعه با درد آنها ناآشناست، اما آنها درد جامعه را خوب میشناسند. کارگران، معلمان و دیگر افراد شاغل در اصناف مختلف، که علاوه بر آنچه به دلیل رنگینکمانی بودن از آنها گرفته شده است، حالا به نان شب خود نیز محتاجاند و مشت گره کرده خود را در خیابانها به نشانه اعتراض بالا میبرند، اما شاید هیچگاه کسی ندادند که از درون با درد دیگری نیز میسوزند.
اول مه روز جهانی کارگر نامگذاری شده است. هر ساله در این روز جشنها و مراسمهای مختلف از سوی طبقات کارگر برگزار میشود. در بسیاری از کشورهای جهان حزبهای مختلف و اتحادیههای کارگری این روز را با برگزاری تظاهرات و راهپیماییهای خیابانی جشن میگیرند تا یادآور اعتراضهای منسجم کارگران آمریکایی باشند که برای اولین بار در روز ۱ مه ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری دادند. خواسته آنها روزی هشت ساعت کار به جای چهارده ساعت بود.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که در واکنش به تعلل قانونگذاران در تصویب قانون هشت ساعت کار در روز، فدراسیون اتحادیههای صنفی و کارگری آمریکا در جلسهای در سال ۱۸۸۴ دو سال به دولت و کارفرمایان مهلت داد تا قانون هشت ساعت کار را به تصویب برسانند و به اجرا بگذارند. با خودداری مقامات از پذیرش این درخواست، در روز اول ماه سال ۱۸۸۶، تظاهرات گستردهای در بعضی از شهرهای آمریکا برگزار شد و به خصوص در شهر شیکاگو، چند ده هزار نفر در حمایت از این درخواست دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند که چند روز ادامه داشت. این اعتراضات در سالهای آینده تبدیل به جنبشی شد برای قشر کارگر در سراسر دنیا تا حقوق زیر پا گذاشته خود را مطالبه و برای به دست آوردن آن تلاش کنند.
«ششرنگ»، شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی نیز در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر با انتشار بیانیهای از این روز به عنوان روز همبستگی کارگران سراسر جهان یاد کرده است. در این بیانیه آمده است:
«هر چند این روز در کشوری مانند ایران که هستیاش با استثمار و سرکوب کارگر گره خورده، به طور رسمی گرامی داشته نمیشود، ولی در بیشتر کشورهای جهان اول ماه مه روزی برای به نمایش گذاشتن نیروی عظیم کارگران و نمایش قدرت صفوف متحد آن است. جنبشهای اجتماعی سالهاست که به درهم تنیدگی تبعیضهای گوناگون و عدم موفقیت جنبشهای جدا افتاده از یکدیگر پی بردهاند. جنبش زنان، اقلیتهای اتنیکی، عقیدتی، جنسی و جنسیتی که صدایشان در نطفه خفه میشود، همگی پیروزیشان به سرنوشت مبارزات و اعتصابات کارگران، معلمان و بازنشستگان، کشاورزان، فعالین و خانوادههای دادخواه، حامیان محیط زیست، مدافعین حقوق کودکان و بسیاری گروههای مطالبهگر دیگر گره خورده است.»
«ششرنگ» که از آغاز فعالیت خود سعی در بیان این درهم تنیدگی و نیاز به همبستگی جنبشهای مختلف با یکدیگر داشته و از موضع مطالبات جامعه الجیبیتی+(لزبین، گی،دوجنسگرا و ترنسجندر) ایران به نقد مناسبات حاکم پرداخته است، بار دیگر با اعلام همبستگی با مطالبات جنبش کارگری ، در این بیانیه خواستار این شده است که در مبارزات گروههای مختلف کارگری و اجتماعی فضای امنی برای کارگران متعلق به جامعه الجیبیتی+ فراهم شود و در ادامه به این موضوع اشاره میکند:
«همسانان ما به عنوان اعضای خانوادههای شما از سختجانی باور به تابوهای کهنه رنج میبرند. در عین حال آنها در بین صفوف شما نیز حضوری نامرئی دارند، آنها حتی در بین رفقای همراه خود نیز از اعلام گرایش جنسی و بیان هویت جنسیتی خود نگرانند. عدم آگاهی نسبت به این موضوعات در بین تشکلها و فعالین کارگری باعث تبعیض بر اساس جنسیت، گرایش جنسی و هویت جنسیتی ناهمساز شده و عملا با شعارهای ضد تبعیض این جنبشها در تضاد است. به این وضعیت باید خاتمه داده شود. پایان ستم و استثمار طبقه کارگر بایستی راهگشای ایجاد نظمی بر اساس برابری و رهایی از تبعیض برای تمام نوع بشر باشد. جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی نیز سالهاست به طلب حق خود برخاسته است. این حقخواهی را دریابیم. زنده باد آزادی، زنده باد همبستگی.»
هرچند حکومت هر ساله در روز جهانی کارگر، با تدابیر شدید امنیتی از برگزاری هرگونه تجمع و اعتراضی جلوگیری میکند، اما با صراحت میتوان گفت که اگر شرایط چیزی غیر از این بود، شاهد برافراشته شدن بیشمار پرچم رنگینکمانی در راهپیماییها و تظاهرات روز کارگر بودیم. کارگران رنگینکمانی که علاوه بر ظلمی که به دلیل کارگر بودن به آنها روا میشود، تبعیضها و ستمهای متعددی را نیز به واسطه گرایش جنسی و هویت و بیان جنسیتی خود در طول زندگی تجربه میکنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر