« جعفر میرزاباقری»عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان گیلان، در سخنرانی خود در مراسم روز جهانی معلم به بررسی ایده نام گذاری این روز، توسط سازمان یونسکو و چهار ماموریت اساسی برای معلمان امروز که توسط یونسکو تعیین شده پرداخت و سپس به دشواریها و مشکلات معلمان ایران پرداخت. او در تشریح این مشکلات از «نظام بودجه بندی غلط»، «مصرفی انگاشتن آموزش و پرورش»، «بی توجهی به مدارس دولتی»، «تراکم زیاد دانش آموزان در کلاس»، «فضای بی روح و نامناسب مدارس»، «کالایی کردن و پولیسازی آموزش»، «به کارگیری معلمان خرید خدمت و بی انگیزه»، «طرحهای ویرانگر استمرار خدمت معلم تمام وقت»، «وضعیت نابسامان و غیرعادلانه معیشت معلمان و بازنشستگان پیش کسوت با توجه به تورم افسار گسیخته» بعنوان بزرگترین مشکلات پیش روی معلمان ایران یاد کرد و در ادامه مهلکترین مانع پیش روی فرنگیان ایران را «اصرار به تاکید عدم بازبینی احکام زندان ناعادلانه برای فعالان صنفی و معلمان متعهد» دانست و تاکید کرد این موانع، آینده اجراییشدن اهداف فرهنگی یونسکو در ایران را مبهم میسازد. متن ویرایش شده این سخنرانی را درادامه بخوانید:
به نام خدا
بخش فرهنگی سازمان ملل متحد، یونسکو، پنجم اکتبر ۱۹۹۶با همکاری سازمانهای جهانی کار، حقوق و وظایف معلمان و همچنین شرایط کاری آنها و انتظاراتی که باید از آن برخوردار باشند را تصویب کرد. به همین مناسبت هر ساله این روز را مورد تکریم قرار داده و بخشهایی از امتیازاتی را که باید معلمان داشته باشند، بهصورت شعارهای همگانی تبلیغ میکنند. شعار روز جهانی معلم امسال ۲۰۱۹ «معلمان جوان، آینده این حرفهاند» است. شورای هماهنگی کانونهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور و به پیروی از آن کانون صنفی فرهنگیان گیلان، این روز را شاد باش میگویند. امیدواریم که حرفه آموزش در گیلان به جایگاهی دست یابد که شایسته آن است.
اهداف فرهنگی یونسکو
در فلسفه تعلیم و تربیت یونسکو، چهار ماموریت اساسی برای معلمان امروز ترسیم شده است:
- آموختن را بیاموزند
- کاربرد آموختهها را آموزش دهند
- زندگی کردن را تمرین کنند
- اجتماعی زیستن را بیاموزند
مشکلات معلمان ایران
اهداف فلسفه تعلیم و تربیت یونسکو نه تنها بدون «معلمان در رفاه» به ثمر نمیرسد که، بهخصوص در ایران با دشواری مواجع میشود. زیرا با توجه به سیاستهای لجام گسیخته آزادسازی اقتصادی، به ویژه در آموزش و پرورش، امور به گونهای است که به تدریج برخورداری از اولین و اساسیترین حق کودکان و دانش آموزان، یعنی آموزش به راحتی میسر نیست.
سهل انگاری برخی مسئولین در آزادسازی اقتصادی در آموزش و پرورش به این امر شدت میبخشد. «نظام بودجه بندی غلط»، «مصرفی انگاشتن آموزش و پرورش»، «بی توجهی به مدارس دولتی»، «تراکم زیاد دانش آموزان در کلاس»، «فضای بی روح و نامناسب مدارس»، «کالایی کردن و پولیسازی آموزش»، «به کارگیری معلمان خرید خدمت و بی انگیزه»، «طرحهای ویرانگر استمرار خدمت معلم تمام وقت»، «وضعیت نابسامان و غیرعادلانه معیشت معلمان و بازنشستگان پیش کسوت با توجه به تورم افسار گسیخته» و از همه مهلکتر «اسرار به تاکید عدم بازبینی احکام زندان ناعادلانه برای فعالان صنفی و معلمان متعهد»؛ آینده اجراییشدن اهداف فرهنگی یونسکو را مبهم میسازد.
اساسا اجتماع آینده، بدون رفاه معلمان امروز، اجتماع بیماری خواهد بود. معلمان آدم میسازند اگر در سختی و مضیقه باشند به شغلهای دوم و سوم روی بیاورند، بر کیفیت کارشان اثر مستقیم میگذارد. در آن صورت فردا چگونه جامعهای خواهیم داشت؟ مسلم است بزرگترین ضربه را جامعه و نسل فردایمان خواهند خورد. جامعهای که معلماش خفته باشد، هرگز بیدار نخواهد شد. زیرا در فلسفه تعلیم و تربیت رسالت، معلمی آگاهی بخشی به جامعه است. معلم، باید پرچمدار مبارزه علیه جهل و نادانی، ظلم و بیداد، فقر و تبعیض، بهرهکشی و استعمار به هر شیوهای و هر گونه استبداد و دیکتاتوری باشد. سخت گیریهای مختلف در راه رفاه معلمان و در مضیقه زندگی کردن معلمان، چگونه میتواند به اهداف فوق یاری رساند؟
در اقتصاد نئولیبرالی ایران که در توزیع ثروت نقش اساسی را دارد، حقوق معلم و سایر کارکنان دولت بسیار کمرنگ است و فاصله زیادی با خط فقر در ایران دارد و عموما پایینتر است. اقتصادی که در آن مزیتهای رانتی بر مزیتهای رقابتی غالب است و به عنوان آزاد سازی اقتصادی، سود ورزی از منابع عمومی را هدف گرفته و بار هزینهها را از جیب عامه مردم میطلبد؛ میتواند برای معلم، رفاه بیاورد؟
در بودجه سراسری کشور، در کم کردن سهم آموزش و بهداشت و استاندارد، اولویت وجود دارد. این امر ضربه هولناکی به چهره آموزش و پرورش کشور وارد میکند که، مورد اعتراض فرهنگیان سراسر کشور است. اما نظر ما کانونیهای گیلان و سراسر کشور در شوراهای هماهنگی چیست؟ رویکرد برنامههای کلان کشور باید بر مدار آموزش رایگان و عادلانه و تربیت محور و منطبق بر استانداردهای قابل اتکا برای همه مردم تلاش کند.
با اصلاح معیشت و جایگاه ویژه معلمان در این فرایند تعیین کننده، زمینه کافی برای پرورش زوال ناپذیرترین سرمایههای موجود یعنی کودکان و نوجوانان و جوانان این مرز و بوم را فراهم نمایند. زیرا توسعه پایدار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جز از طریق انسانهای توانمند ممکن نمیشود. هم عدالت توسعه و هم عدالت دمکراسی، در پرتو انسانهایی توانمند به چنگ میآید. به گفته سعدی بزرگ: «توانا بود، هر که دانا بود زدانش دل پیر برنا بود».
معلمان و بازنشستگان پیشکسوت جهت رفع مشکلات و چارهاندیشی با تشکلهای خود در رفع آزادسازی اقتصادی و دولتی کردن منابع در آموزش و پرورش و بهداشت به شدت تلاش میکنند. «اجرایی شدن قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی»، به ویژه «اجرایی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری» به منظور «بهبود وضع دستمزد» و «پوشش بیمه کارآمد» و «پرداخت به موقع و یک جای پاداش بازنشستگی» تاکید دارند. در راستای اینگونه تلاشها، احقاق حقوق صنفی و مدنی با تکیه بر اصول ۲۶و ۲۷قانون اساسی و مواد ۴۳و ۴۴و ۴۶ر«منشور حقوق شهروندی» پیگیر اجرایی شدن حقوق تجزیه شده خود و دانش آموزان هستند.
موج نارضایتیهای موجود در بین معلمان و بازنشستگان پیش کسوت با بیتدبیری و سهل انگاری بعضی از مسئولان در حال تبدیل شدن به سیلی طغیانگر است. اگر اکنون چارهای عملی برای آن اندیشیده نشود، باید منتظر خصارتهای اجتماعی جبران ناپذیر بود. البته اجرای همه خواستههای آنان به سرعت میسر نیست. ولی اگر ارادهایی موجود باشد، میتوان در یک بازه زمانی مناسب، گامی موثر و امیدآفرین برای حل آن برداشت.
برای «مطالبهگری حقوق تجزیه شده»، تشکل شاغلین و بازنشستگان پیش کسوت امری ضروری است. تشکل پذیری حق قانونی فرهنگیان است. میتوانند تشکل ایجاد کنند یا به تشکلهای موجود بپیوندند. بدون اینکه اجازه یا نظارت مقامات دولتی یا کارفرمایان لازم باشد. در فعالیت تشکلها میتوانند شرکت کنند. حق اعتراض دارند. میتوانند بدون هیچ محدودیتی به اعتراض توسل جویند. میتوانند در دفاع از منافع خود، اعتراض را سازمان دهند یا از اعتراض دیگران حمایت کنند.
سازماندهی اعتراض، شرکت در اعتراض یا تظاهرات به نشانه همبستگی، به هیچ وجه نباید دستاویزی برای تنبیه، جریمه و یا هر اقدام توبیخی دیگر نسبت به آنان چه هنگام اعتراض، چه قبل یا بعد از آن شود. متاسفانه برخی از مسئولین این حق اجتماعی فرهنگیان را برنمیتابند. در نتیجه تعدادی از دلسوزان حرفه آموزش و معلمان فداکاری چون: « محمود بهشتی»، «اسماعیل عبدی»، «محمد حبیبی» و دیگر عزیزان ما، به ناحق و ناروا، به دلیل دفاع از فرزندان این آب و خاک و حقوق تجزیه شده معلمان و دانش آموزان، در زندان به سر میبرند. امری که موجب اعتراض فرهنگیان سراسر کشور شده است.
البته ما امیدواریم که دستگاههای حاکمیتی و اجرایی، با حذف نگاههای قهری امنیتی و با رعایت حقوق سنفی و شهروندی و برقراری عدالت اجتماعی، گام بردارند و با جلوگیری از پروندهسازی برای مطالبهگران صنفی، فرهنگی و مجاب نمودن مسئولان امر برای اجابت پارهای از مطالبات کوتاه مدت، امید و آرامش را به خانواده بزرگ فرهنگی سراسر کشور بازگردانند.
باز هم البته آزادی تجمعات و صدور مجوز انتخابات صنفی، حق مسلم معلمان است. از این فرصت استفاده میکنم از همکاران محترم شاغل و بازنشسته پیشکسوت دعوت میکنم تا به صفوف مطالبهگران کانون فرهنگیان گیلان بپیوندند و در آن عضو شوند و ما را در این راه مقدس برای اعتلا بخشی به جایگاه معلمان مدد رسانند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر